رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان ازدواج صوری طلاق زوری از کیانا بهمن زاد

دانلود رمان ازدواج صوری طلاق زوری از کیانا بهمن زاد

ثانیه به ثانیه میگذرد
در هر بار رودرو شدن جز جنجال باهم
در تکاپوی چیز دیگری نبودیم
رقیب هم بودیم و از سر لجبازی
ثانیه هایی که میتوانستیم عاشقی کنیم را
به باد هوا گرفتیم
حماقت بود قبول کاری که در توانایی های انسانیتمان بود
اما در توانایی قلب
چارچوب قانون
و کارمای دنیایمان نبود
اینجاست که قصه ما با غصه همکار شدنمان آغاز میشود:)

.!.!.!درباره این رمان(حتما مطالعه شود).!.!.!.

بعد از منتشر کردن هیفده رمان فکر کنم قلممو شناخته باشید که داستان کلیشه ای توی فازم نیست از داستان های کلیشه ای صحنه هایی خلق کردم که متاسفانه توی رمانایی که جدیدا منتشر شده یه تقلیدایی ازش دیدم که چون خودم خالقشون بودم میتونم حتی اسم رمانارو هم ببرم و این ادعارو بکنم که از روی من تقلید شده
رمانایی با پایان های متفاوت و صحنه های جدید نوشتم(که نیازی نیست اسم ببرم خودتون بهتر میدونید)وقتی فکر میکنی اینطوری رمان جلو میره یکهو مسیرو تغییر دادم طوریکه هنگ میکنی که آخه چه طوری شد که اینطوری شد نباید اینطوری میشد:)به این میگن ضربه فنی کردن خواننده:)
اسم رمان “ازدواج سوری طلاق زوری” که میاد صد در صد یه مورد به ذهنتون میرسه که این رمان تکراریه و معلومه آخرش چی میشه اما بهتره به نویسندش دقت کنی “کیانا بهمن زاد” دختری که قلم و داستاناش تکراری نیست خودت قضاوت کن پس این رمانو بخون و این اطمینانو به خودت بده که رمان کلیشه ای نیست و هرچی جلوتر میری اتفاقای جالب تری میفته شاید داستان های نسبتا کلیشه ای توش باشه اما به سمتی جهتش دادم که مطمئنم دو روز دیگه توی رمانای دیگه ردشو میبینم:)
این قولم بهتون میدم که پایان خوش داره اما غافلگیری همیشه توی قلمم در انتظارتونه:)

قسمتی از رمان

اخمی کردم پرونده مقابلمو رو هم گذاشتم دستامو به میز تکیه زدم و آروم شقیقه هامو کمی فشار دادم چشمامو روی هم بستم و سعی کردم آرامش خودمو حفظ کنم تا صدام بالا نره اما شدنی نبود مگه میذاشتن آروم باشم؟
سرمو بالا آوردم به خرمی که با دیدن حالتام میدونست طوفان درراهه نگاه کردم محکم روی میز کوبیدم و با لحن جدی روبهش داد زدم:
_اونوقت کی یه همچین دستوری داده؟
_من
به سمت کسی که این حرفو زده بود برگشتم با دیدن دختر قد بلندی که توی چارچوب در اتاقم ایستاده بود یه تای ابروم بالا پرید از قیافش معلومه یه دختر مغرورو سنگینه هرچند جو محیطی که توش بودیم اینطور بارش آورده وگرنه دخترارو چه به جدی بودن
_ببخشید؟شما؟
دختره جوابی نداد چون چادر سرش بود نمیتونستم درجشو ببینم به خاطرهمین پوزخندی زدمو از روی صندلیم بلند شدم دستامو روی میز گذاشتم و کمی روبه جلو خم شدم از دست این کارآموزا
_احترام گذاشتنتو ندیدم
دختره پوزخندی زد به سمت خرمی برگشت که وقتی خرمی نگاه دختررو روی خودش احساس کرد بهش احترام نظامی گذاشت که باعث شد راست بشم و دست به سینه به صحنه روبه روم خیره بشم

 

لینک تهیه نسخه کامل  رمان ازدواج صوری طلاق زوری :

 

 

 “روش اول خریداز طریق زرین پال”

 

 

 

روش دوم خرید از طریق کارت به کارت هزینه

اگه به هر دلیلی با خرید از طریق اینترنت با دو روش بالا مشکل دارید میتوانید مبلغ  15 هزار تومن به شماره کارت زیر کارت به کارت کنید و بعد به شماره تلفن (۰۹۰۲۴۰۸۴۸۵۸) نام رمان رو اس ام اس کنید و لینک رمان رو دریافت کنید

6273811615708754

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 2 امتیاز کل : 5
  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
ثانیه به ثانیه میگذرد
در هر بار رودرو شدن جز جنجال باهم
در تکاپوی چیز دیگری نبودیم
رقیب هم بودیم و از سر لجبازی
ثانیه هایی که میتوانستیم عاشقی کنیم را
به باد هوا گرفتیم
حماقت بود قبول کاری که در توانایی های انسانیتمان بود
اما در توانایی قلب
چارچوب قانون
و کارمای دنیایمان نبود
اینجاست که قصه ما با غصه همکار شدنمان آغاز میشود:)
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان ازدواج سوری طلاق زوری
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: کیانا بهمن زاد
  • طراح کاور: sayehsin
  • تعداد صفحات: 500
  • منبع تایپ: رمانکده
  • 884 روز پيش
  • علی غلامی
  • 32,980 بازدید
  • ۷۴ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • اااا
    ۱۱ مهر ۱۴۰۲ | ۲۳:۳۹

    یه رمان اموزنده و سرگرم کننده خیلی عالی

  • .
    ۱۸ شهریور ۱۴۰۲ | ۱۸:۱۹

    خیلی قشنگ بود
    افرین به قلم توانمندت

  • آلاله
    ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ | ۲۰:۵۳

    رمان زیبایی بود مرسی از نویسنده عزیز

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • avaکارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • شهیدی هستمممنون میشم لینک گروه ایتا رو بزارین...
  • ایمان سعدتمه دوست دارم که این رمان از بی خانم...
  • ایمان سعدتعالی...
  • saraنمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم کارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.