دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلاهمیشه با خودم فکر میکنم چرا یه شب گردن این پسره بیشعورو محکم با این دستام نمیگیرم تا خفش کنم از شرش خلاص بشم ولی هربار که فکر میکنم کنارش چه قدر کیف میکنم از تصمیمم پشیمون میشمیکهو از روی تخت جستی میزنم یه جرقه بزرگ توی سرم زده شده بود_وایسا ببینم چرا که نه؟یه طوری این کارو میکنم که نمیره فقط زجر بکشه یا اصلا میتونم بدتر مثلا....خنده مرموزانه ای کردمو با ...
رمان یار مجنون، زندگی یک دختری به نام لیلی شرقی که دانشجوی سال سوم رشته روانشناسی رو روایت می کنه.لیلی، برای گرفتن بخشی از نمره پایان ترم، باید یک کار عملی رو به سرانجام برسونه و این کار، درمان یک دختر پنج ساله هستش که به نوعی، دچار افسردگی و گوشه گیری شده.این رمان، به زندگی یک پسر به نام ساتیار شایگان هم می پردازه که داره برای یک انتقام برنامه ریزی می کنه و این انتقام، به نوعی آخرین هدفش رو در زندگی تلقی می کنه؛ اما خبر نداره که با این انتقام، داره جون خودش و چند نفر از بهترین افراد زندگیش رو توی خطر می ندازه.پایان خوش.
رمان دختری در میان میدان نوشته مائده زکریا زادههمه ی شخصیت ها و اتفاق هایی که در این داستان نام برده و اتفاق می افتد غیر واقعی هستند و هیچ موجودیت خارجی ندارد هوای امروز بسیار دلپذیر بود، باد آرام آرام میوزید و موهای مشکی بلندم را به رقص وا میداشت.غرق فکر در این هوای دل چسب بودم که صدای مادرم مرا ازحال و هوای خودم بیرون کشید.صدای مادر را می شنیدم که مرا به سوی خود فرا میخواند با عشقی ...
آرام دختر خانوادهای که پدرش هیچوقت درکش نمیکنه و همیشه باید تصمیم خودش باشه و اینبار با خودخواهی میخواد با پسر شریکش ازدواج کنه بهخاطر صلاح پول و شرکتش وقتی ماجرا رو با عشقش در میان میذاره خانوادهی مادرش که سالها پیش طردش کردند و پیدا میکنه و فراریش میده خواستگارش از سوگند دوست صمیمیش اتو میگیره و مجبورش میکنه با عشقش طوری هماهنگ کنه که فکرکنه بهش خیانت کرده وهمین هم میشه و بهخاطر غرورش که خورد شده با پسره ازدواج میکنه طی زندگی میفهمه که عشق واقعی یعنی چی و با ساسان خوشبخت میشه اما حیف چرخ روزگار ناسازگاره و زمانی که نمیخوایم عزیزهامون رو ازمون میگیره
ادواردو ایتزو بازیکن تیم یوونتوس به لیگ ایران ملحق میشه تا هدفی فراتر از قهرمانی در سری آ رو دنبال کنه. این هدفدر گرو افشای رازهای تاریک خانوادهی النا رهنما، خواهر دروازهبان تیم رخش تهرانه ولی آیا ادواردو فقط یه بازیکن سادهاست؟ چه چیزی باعث شده که کشورش رو رها کنه؟بخشی از رمان:- نمیتونی به بابات بگی جورش رو هم بکش!... ایتزو نیستم اگه تو رو سرجات نشونم.صدای اون که میاومد یعنی صدای من هم میرفت دیگه بلند گفتم: ببخشید آقای ایتزو منظور شما من که نیستم؟چندثانیه سکوت حاکم شد. صدای مرددش اومد: النا؟!- خانم هم بندازید تنگش!
دانلود رمان به سرخی لبهای یاراثری دیگرازفاطمه بامدادبا حرص چنگالم رو توبرش بزرگی از کیک شکلاتی فروکردم و به طرف دهنم بردم وهمه ارو تودهنم گذاشتم طعم شیرینش مثل دنیابودبرام مثل بهشت بالذت مشغول خوردن کیکم بودم که کیانا گفت_بسه یلدا ترکیدی بسهباحرص نگاهش کردم_چی میگی توچشماش رو درشت کرد_مثل گاو افتادی به جون هرچی که دم دستت میاد ازوقتی نشستیم توکافه سه تابرش بزرگ کیک خوردی مگه جاروبرقی ای یکم به خودت فکرکننگاهش کردم راست میگفت حق داشت ازوقتی ...
داستان کوتاه حال بد هم دیگر نباشیماز همون بچگی شنیدم که میگفتن مسخره کردنِ آدم ها اصلا کار خوبی نیست و خدا برامون گناه می نویسه!من دوم ابتدایی که بودم که تو چهارشنبه سوری افتادم تو آتیش.. دست راستم سوخت و انگشت کوچیکم قطع شد!بعدا با لیرز جای سوختگی کاملا رفع شد اما دیگه انگشت کوچیکم رو نداشتم!زمان جلو و جلوتر رفت تا اینکه بعد از دیپلم رفتم کلاس خیاطی.. اونجا یه خانومی منو دید و بعد از چند روز ...
داستان کوتاه مثلا خوشبختیداستانک #مثلـا_خوشبختـۍ#ا_اصغرزاده هفتده سالم بود که عاشق شدم.. عاشقِ یه پسر همه چیز تموم که چشم همه دنبالش بود، بی دروغ!خوشگل.. خوش تیپ، آقا، خوش رفتار و ... در آخر دکتر! یا نه نه.. آقایِ دکـتر!سه سال تو خودم حبس کردم این عشقو تا بالاخره پاپیش گذاشت!پونزده سال ازم بزرگ تر بود و این شد یک بهانه ی خیلی عمیق دستِ بابام اما من عاشق بودم.. عشق که این حرف ها حالیش نبود!یک سال تمام هر دو خون ...
دانلود رمان گناهکاران ابدی از کیانا بهمن زادبنده یه پسر شوخ و شرم یه پسر میشه گفت سربه هوا اما خیلی جدی و رک با چشمام میتونم خیلیارو طلسم کنم و مقابل خودم به زانو دربیارم با توانایی هایی که داشتم بیشتر شبیه یه پسر جنتلمن جذاب و قدرتمند بودم البته بنده شوخ و شر بودنم تا قبل از اینکه بعضیا وارد زندگیم بشن و عین یه بختک روی زندگیم بیفتن ادامه داشت شوخ بودنم جاشو به مبارزه و شر ...
دانلود رمان ویتامین AD➢ این رمان اختصاصی انجمن رمان های عاشقانه می باشد و توسط اُمِگا نوشته، ویراستاری، طراحی و تهیه شده است.➢ هرگونه کپی برداری و تولید محتوای الکترونیک و غیر الکترونیک از این اثر بدون اطلاع نویسنده شرعا حرام و پیگرد قانونی دارد. شخص خریدار صرفا اجازه استفاده از محتوای تولید شده را می خرد و حق انتشار آن را ندارد.مقدمه:نقاشی را دوست دارمگلها را درون گلدان میکشمنمک را در نمکدان میکشمماهی را در ژرفای دریا میکشمآب را ...
داستان کوتاه دختربنـــــام حقداستان کوتاهِ #دخــــــــــــترا.اصغــــرزاده_ _ _من زینب هستم، دختر زنی که خیلی عذابم داد بخاطر دختر بودنم، بخاطر دختر بودنم!تا شونزده سالگی عین یک کلفت تو خونه اش کار کردم و شونزده سالگی به زور شوهرم داد.دخترم که دنیا اومد یه سر بهم نزد اما شنیدم که گفته بود "دختر زاییده، الماس که نزاییده! خودش چی بود دخترش چی بشه!"دخترم بزرگ و بزرگ تر شد.. خدا هزار مرتبه شکر شوهرم آدم خوبیه، با خدا و مهربون.. دخترم که ...
دانلود رمان طعم گس خرمالو نوشته عاطفه لاجوردیسرم رو کمی بیشتر به پشتی صندلی م فشار دادم بلکه بتونم برای چند دقیقه هم شده بخوابم. هنوز هم گیج بودم و سر درد وحشتناکی که از لحظه ای که سوار هواپیما شدم گریبانم رو گرفته بود، به حال عجیبم دامن میزد. کلافه سر جام جا به جا شدم. حجوم فکرهایی که تو سرم بود، اجازه نمی داد بخوابم. نگاهی به رادین انداختم که دستاشو دور بازوم سفت کرده و خوابش برده ...
دانلود رمان سوگند به دست هایت ( جلد دوم رمان آخرین بوسه )سوگند به دست هایت جلد دوم رمان آخرین بوسه رمانی که همه منتظرش بودن.داستان درمورد رها باستانی؛ دختر آروشا و اوستا هست که بخاطر شباهت زیاد به مادرش همه آروشا صداش میزنن. زندگی رها گره میخوره به گذشته مادرش و رها میره تا معماهای جلد اول رو حل کنه.عاشق میشه و به دست های عشقش سوگند میخوره که همیشه پاش بمونه.سوگند به دست ھایتجلد دوم رمان آخرین بوسهبه ...
بنـام خداداستان کوتاهِ #عـــــروســـکا.اصغرزادهبه نهال که با گریه صدایم می کرد و تند تند پاشو به زمین می کوبید نگاهی کردم، اشک هاش قلبمو به درد می آورد.. خدایا چی کار کنم!همراه هق هق تند تند می گفت مامان توروخدا من اون عروسکو میخوام، توروخدا مامان، مامان!چادرم رو محکم چسبیدم و با آرامشی ظاهری گفتم عزیزم من الان نمی تونم اون عروسک رو بخرم اما اگر صبر کنی بابا برات میخره، باشه؟گریه اش شدت گرفت و سرش رو به علامت ...
دانلود رمان تلاطم یک قلبمریم دختر شمالی،اهل گیلان که برای تحصیل در رشته ی معماری وارد دانشگاه شیراز میشه...استاد درس هندسه اش یه پسر ۳۰ ساله است که چشمش مریم رو میگیره و هر روز باهاش کل میندازه و این کل کل ها کم کم روزنه ی عشق رو تو دلشون پرورش میده اما....بخشی از داستانمريم مامان دختر يک دقيقه زمين بشين مگه همه بازيه پسرای فاميلی....همونطور که به توپ ضربه ميزدم و به سمت سينا و مهراد پسر عموم ...
داستان کوتاه دقایق آخر به قلم لیلا ونزدیدقـــــــــایـــــق آخـــــر"نویسنده : لیلا ونزدینگاهم را به اطراف داده بودم تا متوجه بی قراری ام نشود شاید هم فهمیده بود که نگاه می دزدید.در انتظار کلامی بودم که از دهانش خارج شود و از این سردرگمی نجاتم دهد اما نه... سکوت پیشه کرده بود ومن داشتم خفه می شدمتاریکی شب بود ما هر دو در مقابل هم نشسته بودیم .اشک از گوشه چشمم چکید و او هم چنان ساکت بود.گویی با نگاهش حرف ...
دانلود رمان رفتهام از خویش از فاطمه احمدینگار، طراح لباس موفق اما با گذشتهای پیچیده و مرموز...همه چیز از نقل مکان نگار به خانهی جدید و آشنایی با همسایهی واحد روبهروبهرویی شروع میشود و پرده از رازهای نگار و گذشته پر ماجرایش برداشته میشود...ژانر: عاشقانه، اجتماعیبخشی ازداستاننگاهم میان اسباب و اثاثیه هایم چرخید. فکر اینکه بعد از جمع آوری، جابهجایی و کلی رفت و آمد، حالا باید این ها را به تنهایی میچیدم هم به خستگیام دامن میزد.خمیازهای کشیدم؛ دیشب ...
دانلود رمان نگارندههر چیزی را که نمیدانیم به معنای نحس و یا بی وجود بودن آن نیست!!!در امپراتوری ایسیس ،بعد تولد فرزندانشان او را پیش پیشگوی بزرگ میبرند تا طالع آن هارا ببیند.بعد از به دنیا آمدن دختری زال درسرزمین آبان...پیشگو مایا که زنی مغرور و خودبین بود، طالع آن دخترک را نحس خواند.قحطی،درگیری و جنگ هایی که رخ دادند مهر تایید بر این پیشگویی زد، اما خانواده به خاطر عشق به فرزندشان آن پیشگو را در زندان قتال حبس ...
داستان کوتاه از دوست به یادگار دردی دارمدر پرتو مهر یزدان- نمیدونم چند ساعته که خیره موندم به یه گوشه. میدونی برام مهم نیست که شبها کنترل گریه کردنم دست خودم نیست! تو کل این سالها فکرم این بود که چرا عشق با تموم قدرتش نتونست تو رو راضی به موندن کنه؟انقدر زود گذشت اون مدت که حس میکنم یه نور دلنشین خورشید بودی و محض نداشتن عذاب وجدانِ بی رنگ کردن بقیه عمرم، بهم تابیدی.به مقصد که میرسم، اسکناسی ...
آفتاب رعیت ۱۷ ساله رخت شور عمارت اربابی که باخواهرش وارد عمارت میشن،اما از بخت و سرنوشت این دختر کم سن همسر اول ارباب بچه دار نمیشه و مجبور میشن براش زن دوم انتخاب کنن و آفتاب گزینه ی خوبی به چشم ارباب میاد و با زور و تهدید باهاش ازدواج میکنه تا اینکه...
دانلود رمان دل بسته از لیدا صبوریدوقصه؛ دو روایت؛ دو عاشقانه ی پر احساس و خانمان برانداز!خاتون بود و پا در میانی عشق و حرف و حدیث رسوایی بیوه زنی دلربا و ثروتمند که دلبسته ی محراب جوان و کم سن و سال شد و دل و دین باخت و...اما ثنای قصه بود و مظلومیت نگاهش به سرنوشت نامعلوم و عشق به جنون و نفرت آمیخته ی فرهاد و آغوشی از جنس اجبار و ترحم و آتش سرکش دلبستگی ناتمام ...
دانلود رمان جاده سرنوشت از شبنم آهنین جانعسل تک دختر خانواده عاشق دکتر جراحیش می شود و نامزد می کنند اما دخترخاله اش از روی حسادت این اجازه را نمی دهد و سعی می کنند با روش های دخترانهاش عشق عسل را از چنگ او بگیردزندگی عسل به طور کل خراب می شود و با یک اشتباه همه چیز تغییر می کننداسم نویسنده همشبنم آهنین جاندانلود رمان مهر حرام از مریم نامنیدانلود رمان زیبای شرقی من از فائزه ف خدانلود ...
خلاصه رمان زندگی فانتزیرادوین یک راز عجیب و غریب توی زندگی اش داره که هیچ کسی از اون خبر نداره حتی پدر و مادرش، وقتی پدر بزرگ اش مریض میشه، خاله اش مجبور میشه که برای تنها نموندن بره خونه خواهر زاده اش، آنجاست که خاله ( ابریشم) خیلی چیز ها رو درمورد رادوین می فهمه، یک اینکه اون واقعا خواهر زاده اش نیست و مهم تر از اون راز اصلی رادوین یعنی تغییر و تبدیل شدن اون هر ماه ...
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آخرین نظرات
ماهور❤️ یه دنیا عشق تقدیم بهت واقعا کیف کردم این مدت...
چطوری باید دانلود کنم من بلد نیستم...
فاطیمنم آمد دارم بهت ک میتونی ی عالمه رمان های عالی بنویسی بیشتر رماناتون رو خوندم م...
Arooshaفدای تو نظر لطفته♥️ اینستا هستم Aroosha_ostad...
Arooshaفدای تو نظر لطفته♥️ اینستا هستم Aroosha_ostad...
رمان ازدواج سوری طلاق زوری...
اعتبار سنجی سایت
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.