دکلمه های صوتی عاشقانه ، مفهومی ، دلنوشته های صوتی تماما اختصاصی سایت رمانکده میباشد و این دکلمه های صوتی توسط تیم حرفه ای رمانکده تهیه و تنظیم میشود . دکلمه های صوتی با بیش از 50 گوینده ی فعال بصورت دائم در حال فعالیت میباشد و دکلمه های صوتی زیبایی رو برای شما عزیزان فراهم کرده اند . شما نیز میتوانید برای ثبت نام در تیم گویندگی سایت ما با استفاده از ای دی تلگرامی بنده در قسمت تماس با ما درخواست خودتونو مطرح کنید
دکلمه صوتی کوچه خاطراتت با صدای اوا بانو افسون غفائی و جناب قاسم پوزش و به قلم حمید_رضا_یگانه
عُبور از خاطراتَت بود
شَبی در کوچه ای خَلوت
نَبودی، بی #تو طِی کردَم
هَمان کوچه، هَمان ساعَت
چُنان دَر فِکر بودَم که
نَدیدم کوچه کِی، طِی شُد
هَوای سینه ام بارید
دو چشمَم دَر پِی اش تَر شُد
چقدر سَخت است دِلتنگی
چه وَصفی دارَد این حالَم
عَجب تِکرارِ بی رَحمی ست
میانِ سینه ام دارَم
هَر از گاهی که بی تابم
کمی هَم شِعر میگویَم
تَمامِ شِعر ها دَرد است
نَمک بَر زَخم میجویَم
نِمیدانی که بَعد ...
- 1922 روز پيش
- علی غلامی
- 1,100 بازدید
- ارسال نظر
دکلمه صوتی تار مو با اجرای زهرا حشمفیروز و به قلم رقیه امجدیان
سنگدل نباشید اما ..
به راحتی هم عاشق نشوید ...
مراقب باشید که چه کسی را وارد زندگیتان میکنید ...
احساس شوخی بردار نیست ...
دل فراموشکار نیست ...
آدمها از یک جایی به بعد دیگر قابل فراموش کردن نیستند ...
می مانند
میسوزانند
بغض مینشانند
برای یک عمر در میان قهقهه هایت تلخت میکنند ...
این که ما اسمش را گذاشته ایم فراموشی فقط سرگرم کردن خودمان است تا به آدمهایی که شیرین ترین خاطراتمان را با ...
- 1922 روز پيش
- علی غلامی
- 1,489 بازدید
- ارسال نظر
دکلمه صوتی قضاوت ممنوع با اجرای زهرا حشم فیروز
یک دقیقه مطالعه
مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد.
فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد. در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد.
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟
در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد, بروید از قصاب بگیرید ...
- 1925 روز پيش
- علی غلامی
- 1,858 بازدید
- ارسال نظر
دکلمه صوتی لالایی با اجرای شعله آزاد
لالایی ماه و مهتابه
لالایی مونس خوابه
لالایی قصه گلهاست
پر از آفتاب پر از آبه
لالایی رسم و آیینه
لالایی شعر شیرینه
روون و صافه و ساده
زلاله مثل آیینه
لالایی گرمی خونه
لالایی قوت جونه
لالایی میگه یک شب هم
کسی تنها نمی مونه
لالایی آسمون داره
گل و رنگین کمون داره
توی چشمون درویشش
نگاهی مهربون داره
لالایی های ما ماهه
بدون ناله و آهه
بخون لالایی و خوش باش
که عمر غصه کوتاهه
[caption id="attachment_18309" align="aligncenter" width="300"] دکلمه صوتی لالایی با اجرای شعله آزاد[/caption]
دکلمه هایی دیگر از شعله ازاد :
دکلمه ...
دکلمه صوتی عاشقانه ای برای تو با اجرای افسون غفائی
عاشقانه ای براے تو
براے تویے کہ وجودم را مملو از عشق خود کرده اے
براے تو می نویسم و مے خوانم
از روزهای زیبایی کہ برایم ساختے
از حضور زیبایت در لحظات زندگے ام
لبخندت،نگاهت،نوازش هاے
بی امانت.......
و بوسہ های سحر آمیزت کہ
قلبم را جادو مے کند
تو کہ هستی آرامشم تکمیل است
وآغوشت پناهگاه روح پریشانم مے شود.
وقتے گرمای دستانت را در دستانم احساس مے کنم
ققنوسے از عشق بر روے دوشم مے نشیند
فانوس آینده در کنار تـو
برایم ...
- 1925 روز پيش
- علی غلامی
- 1,772 بازدید
- ارسال نظر
دکلمه صوتی قضاوت ممنوع با اجرای زهرا حشم فیروز
یک دقیقه مطالعه
مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد.
فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد. در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد.
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟
در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد, بروید از قصاب بگیرید ...
- 1925 روز پيش
- علی غلامی
- 2,376 بازدید
- ارسال نظر
دکلمه صوتی بد شده ایم با اجرای اعظم فهیمی
اگراز من می پرسیدند
چه آرزویی داری؟
نمی گفتم: هیچ
می گفتم :
آرزوی تو را داشتن بزرگ ترین حسرت من بود.
اما کو؟
کجاست؟
صاحب آرزوهایم!
کجاست چراغ جادویی که می خواست حسرتم را پایان دهد.
من آرزویی ندارم
چون سال هاست دختر حسرت نام گرفته ام در سرزمین آرزوها...
پلک می گذارم ومی گشایم
اما بی آرزو
می ترسم از آرزویی که قرار است زندگیم را به حسرت بلندی تمام کند.
نوشته ی نداسلیمی
دکلمه صوتی چه گویم از پریشانی با اجرای اعظم ارسطویی
دکلمه ...
- 1930 روز پيش
- علی غلامی
- 943 بازدید
- یک نظر
دکلمه صوتی و زیبای لالایی ملوسک با صدای شعله آزاد
#لالایی
🆔
برات قصه میگم تا که بخوابی
دیگه اشکی نریز، نکن بیتابی
میگم حکایت بره و گرگه
برات میگم دنیا چقدر بزرگه
بخواب ای کودک من گریه بسه
از اشکای تو این قلبم شکسته
نذار مروارید چشمات حروم شه
لا لایی میخونم تا شب تموم شه
لا لایی کن لالایی کن لالایی
تویی که پاکترین خلق خدایی
لالایی کن گل ناز قشنگم
ملوس کوچیک مست و ملنگم
لالایی کن بخواب بابا بیداره
گل بوسه روی دستات میکاره
لالایی کن بخواب ای نور چشما
با تو رنگ خوشی ...
دکلمه صوتی عاشقانه زمزمه ی شب و مهتاب با صدای سمانه کولابادی و به قلم نداسلیمی
مهتاب دلش گرفته بود؛
آسمون هم که خیال بیدارشدن نداشت.
چادرشو سرکرده بودوغرق در سکوت به خواب رفته بود.
مهتاب گفت:
-آهای با توام بیدارشو
شب گفت:
-مهتاب خانوم همه خوابیدند حتی زمین.
مهتاب دوباره گفت:
-بیدار دل تنگم
شب گفت:
دلتنگ چی؟
مهتاب آه بلندی کشید وگفت:
-دلتنگ ستاره ها
شب خندید وگفت:
ستاره ها که اطراف تواند
مهتاب پشت چادر ابر قایم شدوگفت:
-تو که می خوابی اونا هم می خوابند
ببین لحاف ابری کشیدن و صدای پلک زدنشون تا ...
- 1930 روز پيش
- علی غلامی
- 1,727 بازدید
- یک نظر
دکلمه صوتی مادر با اجرای سمانه کولابادی به قلم بهاره اعلمی
دلم براش تنگ شده بود.
یه دسته گل رز سفید گرفتم رنگ موهاش،رفتم پیشش.
رسیدم کنارش، خم شدم دستش رو بوسیدم و سلام دادم.
هیچی نگفت. حتی مثل همیشه دستش رو نبرد لای موهامو و سرم رو نوازش نکرد.
دلگیر بود ازم، حق داشت.
نشستم کنارش، سرم رو گذاشتم روی پاش، روی پای چپش، آخه پای راستش درد می کرد،جنین وار توی خودم جمع شدم، یه نفس کشیدم بوی عطرش پیچید تو ریه هام. مثل ...
- 1934 روز پيش
- علی غلامی
- 1,165 بازدید
- ارسال نظر
دکلمه صوتی کابوس با اجرای احسان بصیری و ب نویسندگی ندا سلیمی
کابوس رفتنش را همه شب می دیدم
اما نمی ترسیدم؛
چون صاحب قلبم آدم خاص بود....
تنهایم نمی گذاشت...
رهایم نمی کرد!
کابوسم را که فهمید؛ خندید
خنده هایش کلافه ام می کرد.
اما خندیدم...
تا دوباره کابوس آمد؛
اما شکل یه آدم ؛نه یه خواب...
از دیدنش ضربانم افتاد...
پلک هایم به هم نمی رفت...
تیله ی چشمانم راکد مانده بود...
کابوس من؛ دختری با موهای پریشان شده روی شانه هایش؛
با چشمانی مشکی تراز پر کلاغ؛
با آغوشی به گرمای حرارت آتش ...
دکلمه صوتی بعد تو با اجرای رقیه رحیمی و به قلم نداسلیمی
قلم با واژه بشکستم
دل از اسم تو برداشتم
تب شعرم گرفت اما...
به اغمای توبرگشتم.
قلم بادرد انداختم
که کاغذسینه اش بشکافت
تورا صدواژه هم کردم
دل ازاشعار برداشتم.
قلم با گریه می خواند
مراهم درد آشناییست
به غیراز اوکسی هم هست؟
که غم ازپرده بردارد.
تورا اجبار به خواندن نیست
مرااجبار به شعرهم نیست
اگردل با توهم باشد
مراشعرگفتنت کافیست....
نوشته ی نداسلیمی
دکلمه صوتی دختر قانون مند بی دل با صدای رقیه رحیمی و به قلم مرجان بهمنیار
دکلمه صوتی ازعشق مگویید با صدای ...