سهم من از این زندگی چیزی جز حرص خوردن و بدبختی کشیدنو و بی کسی چیز دیگه ای نبوده و نیست
و شاید هم نخواهد بود…من کلا ۱۸ سالمه…قطعا الان دخترای ۱۸ساله پی درس و مشق و خوش گذرونی با خانوادشونن…
۱۵ سالم بود که پدر و مادرم رو از دست دادم…
و چون هیچکس نمیخواست کفیل من بشه مجبور بودم که روی پای خودم بایستم
کار کردم و پول درآوردم و از جایی که کار میکردم ازشون جای خواب میخواستم که اونام خدا خیرشون بده بهم دادن…
مگه یه دختر ۱۸ ساله ی تنها چقدر به پول نیاز داره؟…
همین ۳۰۰ تومنی که هرماه بهم میدادن کفایت میکرد
میخواستم تا ۲۰سالگی پولامو جمع کنم که بتونم یه خونه اجاره کنم ولی با این وضعیت اقتصاد فک نکنم کفایت کنه…
الانم ایلون و ویلون و سیلون توی خیابونم و دارم آگهی های روزنامه رو نگاه میکنم که ببینم کسی رو برای کار توی خونشون میخوان یا ن
بعد از سه سال خدمت بهشون، پسرشون….
بیخیال…. اها یکی پیدا کردم…
از دکه ی روزنامه فروشی ای که نزدیکم بود یه کارت تلفن خریدم و با شماره تماس گرفتم…
بعد از دوتا بوق جواب دادن…
صدای مردونه ای تو گوشم پیچید: بله…؟
روژینا: سلام برای آگهیتون زنگ زدم…
آقاهه: کی میتونی بیای ؟
روژینا: هر وقت شما بگین…
آقاهه: همین حالا…
روژینا: ب..بله چشم…
تق گوشی رو کوبید….وا مردم چقد بی اعصاب شدن ما بدبختیم پولدارا مشکل اعصاب دارن والا…
به آدرسی که روی روزنامه چاپ شده بود رفتم..
بابا خفن…خونه رو ببین یه ویلایی بزرگ فک کنم زیربناش حداقل ۲۰۰۰ متر میشد…با نمای مشکی..
به هرکی میگم۱۸سالمه باور نمیکنه بس که قیافه و هیکلم شسکتع شده همه فک میکنن ۲۰ ۲۵سالی دارم..
با تردید زنگ در رو زدم….
یه زن با ناز و عشوه گفت: کیه؟
روژینا: برای آگهی استخدامی که داده بودین مزاحم میشم
زنه: بیا تو. ..
در و ز د
وارد حیاط که شدم ن بابا حیاط چیه نگو حیاط بگو باغ
واقعا شگفت انگیز بود…
خودمو و جمع و جور کردم و رفتم سمت در وروردی
ساک کوچولویی که کلا چهار تبکه لباس توش بود و خاکی شده بود رو تکوندم…
و زنگ در وررودی رو زدم…
یه خانومی که تقریبا هیچی تنش نبود در رو برام باز کرد
عالی
مرسی تینا جانم عالی بود عزیزم بهترینارو برات ارزو میکنم دوست خوبم
تینا همونطور ک گفتم خیلی خوب نوشتی ولی کاش طولانی بود
دوستانی که رمان طولانی میخواید رمان باوروم کن و رمان هیشکی مثل تو نبو از آرام رضاییه خیلی خوب نوشته رمان آموزنده ولی خیلی قشنگ رمان نه سیاه بود نه سفید ریحانه رسولی عزیزم حتما بخون من که خوندم راضی بودم
خیلی قشنگ هس پی دی اف شو از کجا باید دانلود کنم میشه کاملشو بزارین خیلی قشنگه همه بخونین خیلی قشنگه
قدرت نوشتار و جمله بندی درست.. ولی توهمی بودن یسری مطالب توهین ب شعور مخاطبه… تو ترکیه و اون باغ دخترا بی دست و پا اویزون؟؟ کارخونه عطر سازی قیمت یاس بیکار؟؟ و خیلی مطالبه دیگ.. ب روش ماسمالیزیشن همه چیو ماسمالی کردی و زود تموممممم.. در کل خداقوت
تیناجانخیلیقشنگبودعزیزدلمامیدوارمهمیشهموفقباشی
عالی پیدا نمیشه کرد
خیلی عالیع دمت گرم
فعلا دارم میخونم ببینم چی میشه