رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دیالوگ های ماندگار رمان تهی قلبان

دیالوگ های ماندگار رمان تهی قلب

هنوز آرزوی ام کامل نشده بوده که برق اتاق روشن شد و من به اجبار چشم بستم.
– چرا بیدار شدی؟
کم کم لای پلک هایم را باز کردم و نخواستم که بگویم:«خبر نداری که دیگر در خواب هم ندارمت و نداشتنتان کابوسم شده و خواب را از چشمانم دزدیده.»
– گُر گرفته بودم.
وارد اتاق شد و به میز کامپیوتر رازان تکیه داد.
– الان بهتری؟
مگر برایت مهم است؟ تو که دیگر ازآن من نیستی.
سر تکان دادم.
– پاشو لباس بپوش، این جوری سرما می خوری.
باید باور کنم که هنوز هم همان قدر سلامتم برایت مهم است یا این هم کلکی دیگر است؟
سخت بود کنار او باشی و در بندش نباشی و بدانی او اسیر دیگریست.
بالشت را سر جایش گذاشتم و بدون آن که جوابش را بدهم از اتاق خارج شدم.

دانلود رایگان  دیالوگ ماندگار رمان تاوان دخترانگی هایم

#تهی_قلبان

نو شته زهرا حشم فیروز

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
  • 1859 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,269 بازدید
  • ارسال نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.