نرم افزار اختصاصی سایت رمانکده
با عرض سلام و ادب خدمت تمامی کاربران عزیز و همیشگی سایت رمانکده با یه سوپرایز بسیار ویژه خدمتتون رسیدیم اینبار برای معرفی نرم افزار اختصاصی سایت رمانکده که دیگه با داشتن این نرم افزار بدون هیچ دردسری و با نهایت راحتی و سهولت به تمام رمان ها و مطالب داخل سایت رمانکده دسترسی کامل خواهید داشت . شکر خدا مثل تمامی امکاناتی که مثل تمام امکانات قبلی سایت در این زمینه در بین تمامی سایت ...
دانلود رمان آوای نمناک عشق نوشته نرگس رضایی
به اسم کوچکم صدایم زد, ناباورانه برگشتم .
عینک دودی اش را برداشت , چشم های روشن اش در آفتاب صبحگاه عجیب می درخشیدند. همان چشمهایی که من هر شب و هر روز در آرزوی دیدار دوباره شان بی تاب بودم. در نگاهش همه چیز بود آمیزه ای از مهر و خشم و عشق و دلتنگی ...
قلبم پس از روزها باز پر از حس پرواز شده بود ...
اما تقدیر عاصی و بی حوصله به ...
دانلود رمان بوی باران بوی بغض به قلم زهرا ۷۹
رمان کمی ژانر عاشقانه داره ولی بیشتر شرح زندگی دختری۲۸ساله س که زندگی سختی را گذرانده و چندسال هست که دور
از خانواده زندگی میکنه و کسی رو ازدست میده که خییلی دوستش داشته..وخییلی ها تنهاش میزارن.که باعث میشه وارد زندگی متفاوتی بشه
مقدمه:
وانگاه که باران به شیشه پنجره میخورد..احساس میکنی کسی توراصدامیزندمیطلبدمیخوادکه بیایی کناره پنجره تااشک های
اورااحساس کنی..آری اواسمان است !اسمان است که دلش گرفته ازانسانها..ازنامهربانی هایشان ازظلم شان ازتنهایشان از
دردشان وازبغضی ...
دکلمه صوتی لکه های آلبالو با صدای سحر سهرابی
مامان میگفت لکه یِ آلبالو بد قلق است،
باید هزار بار بشوریش تا کمرنگ شود،
هزار بار که بشوری کمرنگ میشود؛
پاک ولی ،نه...
دستهایم را محکم میکشیدم به کناره هایِ پالتویِ پشمیم و
پاک نمیشد
ردِ دستهایِ کسی تویِ دستانِ آدم، آلبالوها نبود
ردِ دستهایِ آدمها،
خطِ کف دستهایشان،
عطرِ دستهایشان،
میرفت به خورد دستانت
خانه میکرد بین فاصله یِ انگشتانت...
دوباره به دستهایم نگاه کردم
باید میسپردمش دست مامان
باید میگفتم بالاخره از لکه یِ آلبالو بدقلق تر هم پیدا کردم
باید میرفتم دستهایم را ...
داستانک پوچ نوشته ا اصغر زاده
بنام او
داستان کوتاهِ "پوچ"
نویسنده :ا.اصغرزاده
•
دنیا همین است
یک عمر دلخوش آدمهایی میشویم
که عشقشان از دور زیبا و
حرفهایشان از دور شنیدنی و
خودشان هم از دور نزدیک
حالا فقط کافیست این آدمها را کنار خودت ببینی
روزی هزار بار میگویی
عشق ارزانی خودتان
روزهایم را به من پس بدهید
#امیر_وجود
•
دستم روی دکمهی دِلِت مکث کرد!
چشم هایم را بستم؛ دلم نمی آمد آن همه خاطره را پاک کنم!
به خودم تشر زدم :- لعنتی اون تورو فروخت، حالا تو تردید داری که عکسشو ...
دانلود رمان چشم آهوی من نوشته مریم ۸۸۲
عشق یک معادلست بایدحل بشه تابفهمی باخودت چندچندی مهم ترازهمه
بادلت چندچندی...غزل دختره پرانرژیه که توزندگیش هیچ مردی نقش نداشته
جزپدرش...دختری که اسیریک نگاه مخوف آبی رنگ میشه جایی که نبایدزمانی
که نبایدبه کسی که نبایددل میبنده وسعی می کنه اون روهم مثل خودش
اسیرکنه.....امازندگی همیشه آدم رو طبق خواسته هاش پیش نمیبره بلکه
اونودرست تومسیری قرارمیده که هیچ وقت اونوحتی توی خواب هم به چشم ندیده........
مقدمه:
وای به روزانتقام......همه راغارنشین خواهم کرد......
بالذت وشوق کودکانه ای دستاشوبهم کوبید-ایول ددی ...
داستان کوتاه آلزایمر زرد به قلم فائزه تاجیکی
در پرتو مهر یزدان
مقدمه
فصل به فصل به انتظار پاییز نشسته
است؛ که بیاید طوفان به پا کند و بگوید:«کجاست آن بانوی رویاها که با دستان لطیفش عشق را ترمه بافی می کرد و به قلب ها می آویخت؟»
فریاد زنان بگوید:که آن مهدخت زیبا رو کجاست؟ از غصه برگ هایش را رها کند تا عابران پای روی آنها بگذارند، رد شوند و قصه ی عاشقی خودشان را با صدای خش خش برگ های بیچاره جار ...
دانلود رمان باهم در پاریس به قلم مرجان فریدی
داستانی رنگی.
اما نه آبی و صورتی و...
قصه ای سراسر از سیاهی وسفیدی.
پسری که اسم و رسمش مخفیه و لقبش رباته.
داستانی که از بوی خونی که در گذشته اتفاق افتاده؛ سر چشمه می گیره.
پسری که اومده تا عاشق کنه.اومده تا پیروز شه و ببره.
دختری که سر گرم دنیای عجیب خودشه.
و خبر نداره از آینده پر پیچ و خمش.
قصه ای خون زده.
شخصیت های رباتیک و مصنوعی.
و دختر ترسیده و فراری از پدر ترسناکش.
ماجرایی عجیب.و ...
دلنوشته بغض
اینجا بغض ها شیشه ای نیستند؛ نمی شکنند، چون دردشان با شکستن آرام نمی گیرد،
می شوند سنگ از آن سنگ هایی که روی دل جسمی سرد قد علم کرده اندو فقط مرگ را جار می زند.
#مه_گل
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.