رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان نخل خشکیده

دانلود رمان نخل خشکیده

روی صندلی توی حیاط نشستم. به بابا که داشت باغچه ی کوچیکمون رو آب می داد نگاه کردم. عاشق گل های شاه پسند مادربزرگم بود. شش ماه از بازنشستگیش گذشته بود، هیچ وقت بیکار نبود. آبدارچی اداره راه آهن تهران بود. وقتی فهمید…

بخشی از رمان

بلند شد و رفت توی خونه. برادر بزرگم سعید دانشجوی ناوبری دانشکده علوم و فنون دریایی هرمزگان بود. توی این پنج ماه با این که به هم نزدیک بودیم بخاطر شرایط کاریش فقط سه بار تونستیم ببینیمش. دلم می خواست من هم می تونستم رشته ی تحصیلیم رو ادامه بدم، اما بابا به من اجازه ی ورود به دانشگاه رو نداد. هیچ وقت دلیل کامل و درستی نیاورده بود و همین باعث شده بود وقت و بی وقت پیشنهاد رفتن به دانشگاه رو بدم.

بعد از اسباب کشی و اسکان کامل، بعد از حدود یک ماه تونستم با دو تا دختر خیلی خوب آشنا بشم و خوشبختانه بابا به خاطر این که از قبل با خانواده هاشون آشنایی داشت با دوستیِ ما مخالفتی نکرد. فرناز و رویا دو دختر آروم با صورت بامزه بودن، هردو، یک سال از من کوچیک تر بودن و ترم آخر دانشگاهشون رو می گذروندن. پدر رویا به شرطی رضایت به دانشگاه رفتنش داد که هم توی این شهر ادامه تحصیل بده و هم این که بعد از تحویل گرفتن مدرک فوق دیپلم به ازدواج رضایت بده. پدر فرناز مرد تحصیل کرده و موفقی بود، بعد از بازنشستگی از اداره ی ثبت احوال لار، کنار خونه‌شون بنگاه معاملات املاک باز کرده بود و از کارش راضی بود. به فرناز هم اجازه داده بود تا هر مقطعی که علاقه داره ادامه تحصیل بده.

دانلود رایگان  دانلود رمان بی محابا

این تفاوت بین ما سه نفر بود درصورتی که با هم خیلی صمیمی بودیم.

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 3 امتیاز کل : 3.7
  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
روی صندلی توی حیاط نشستم. به بابا که داشت باغچه ی کوچیکمون رو آب می داد نگاه کردم. عاشق گل های شاه پسند مادربزرگم بود. شش ماه از بازنشستگیش گذشته بود، هیچ وقت بیکار نبود. آبدارچی اداره راه آهن تهران بود. وقتی فهمید...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان نخل خشکیده
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: zohreh.s.p
  • تعداد صفحات: 545
  • منبع تایپ: رمانکده
  • 113 روز پيش
  • علی غلامی
  • 1,357 بازدید
  • یک نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • کیمیا
    ۳۰ دی ۱۴۰۲ | ۰۱:۳۵

    ووووووییییییییی
    توی ژانر های رمان ننوشته بود ترسناک…
    من از رمان و فیلم ترسناک متنفرم
    بعد اینو خوندم و الان مثل چییییی میترسم
    لطفا اگه میخای بخونیش بدون که ژانری که بیشتر د
    تو داستان حکم فرمایی میکنه ترسناگ و جنایی ه:(

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • لطفا میشه پی دی اف کامل و رایگان رو بزارید...
  • شبنمببخشید فصل دوم رمان ساقی نوشته زینب عامل منتشر شده یا نه...
  • ناشناسکارتووون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • avaکارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • شهیدی هستمممنون میشم لینک گروه ایتا رو بزارین...
  • ایمان سعدتمه دوست دارم که این رمان از بی خانم...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.