سامان: ببین من دوباره برگشتم.
مروارید: دیره خیلی دیره واسه برگشتن.
سامان: مهم اینه که اومدم.
مروارید: اومدن تو دقیقا مثل چای سرد شده است، دیگه به درد نمیخوره…
#فراموش_نشدنی
#دلارام
سلام و خسته نباشید ب نویسنده رمان فراموش نشدنی خیلی رمانش عالی و زیبا بود میخواستم بگم اگه امکانش هستدوباره این رمان رو به مدت یه هفته توکانال بزارین که بتونم بخونمش سپاس
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
سلام و خسته نباشید ب نویسنده رمان فراموش نشدنی خیلی رمانش عالی و زیبا بود میخواستم بگم اگه امکانش هستدوباره این رمان رو به مدت یه هفته توکانال بزارین که بتونم بخونمش سپاس
رمانش قشنگ لینکش رو ندارم که تو تلگرام بخوانم داشتم کانالش رو ولی دیلیت زدم پاک شد میشه بگید چطوری میشه پیداش بکنم