رمان های فروشی
رمان بگو سیب ، رمان بی پناهی همراز ، رمان آغوش تو ، رمان مردها عاشق نمیشوند ،رمان دلی نمونده بکشنی ، رمان برده عشق ، رمان فریب خورده ، رمان آرزویم کن ، رمان معجزه وصال ،رمان لبخند ابلیس ، رمان نیم دیگر من ، رمان عقد غیابی ، رمان از تو دورم ، رمان زخم یک خاطره ،رمان راز ققنوس ، رمان کلاه داران ، رمان آوای نگاهت .بهترین رمانهای انلاینی که ما برای شما عزیزان در بخش فروشی سایت رمانکده قرار داده ایم .هزینه تهیه این رمانها زیاد نیست و کل مجموعه رو اگه بخواین دانلود کنید هزینه یک کتاب فیزیکی هم نمیشه و ما این اطمینان رو میدیم که بهترین رمانهایی هست که در فضای مجازی خواهید خواند
خلاصه کتاب:
این رمان پر از رازهاییه که تو سینهی آدمای قصهست. رازهایی که سالیان سال طول کشیده تا برملا بشه...
ژانر قصه عاشقانه خانوادگیه. داستانی که گاه تا اوج عاشقانهها پروازتون میده و گاه مثل یه فیلم طنز میخندونتتون. بماند که نویسنده تو گریوندنتونم کم نذاشته...
خلاصهی قصه: سحر و مرتضی دخترخالهپسرخالهان. عشقی ناب و زیبا بینشون در جریانه. عشقی دوطرفه با اتفاقایی که شاید برای هیچ دو زوج عاشقی پیش نیاد. اتفاقایی که باعث میشن سرنوشت این دو نفر دستخوش بازی تقدیری بشه که تقصیر آدمای از همهجا بیخبره و...
- 72 روز پيش
- علی غلامی
- 2,232 بازدید
- یک نظر
خلاصه کتاب:
نیکای قصه ی ما دختری از خانواده ی پول دار ، پدرش صاحب چندین شرکت بزرگه ، ولی از بد روز گار یا سرنوشت نیکا ، نصف دارایشو از دست می ده واین موضوع برای دختر شرو شور ما مشکلاتی به همراه داره ...با ما همراه باشید
ـ اه از این استاد اخمو متنفرم انگار ارث بابا شو ازمن می خواد .
النا سری تکون دادوزد پس سرم
ـ واقعا پرویی دختر ! وقتی تو کاریکاتورشو می کشی و سرکلاس آدامس باد می کنی چه انتظاری داری ؟
شونه امو بالا انداختم
ـ حقشه از همون اول با همه سر ناساز گاری داشت منم تلافی کردم .حالا بیا بریم که دیر شد .
هردو سوار بی ام وی سفیدم شدیم وشوخی کنان به راه افتادیم .همیشه آهنگ بی کلام دوست داشتم ضبط و روشن کردم . نگاهم سمت النا کشیده شد.
- 77 روز پيش
- علی غلامی
- 5,268 بازدید
- یک نظر
خلاصه کتاب:
فاطمه دختر شر و شیطونی که به خاطر ماموریت پدرش به خونه ی دوست پدرش میره . بعد چند روز پسر مغرور اون خانواده از خارج برمیگرده و برای حرص دادن دختر عمه ی امیر حسین مجبور میشه نقش نامزد امیر حسین و بازی کنه و این نامزد بازی ادامه پیدا میکنه تا جایی ک .....
خلاصه کتاب:
هاتف پراز خشم…… پراز عصیان….. پراز انتقام به رزا نزدیک میشه و در برابر چشمان متحیر همه رزا رو عقد میکنه.
اما رزا که عاشق انترن و پزشک جوان بیمارستانه قسمی میخوره به درازنای ابدیت…… قسم به عشق جاودانش……..
قسم به عشق تابناک قلبش…..
و قسمی که درخانه هاتف ماندگار نخواهد بود و همانگونه با دخترانگی وجودش
باز خواهد گشت اما بعداز وارد شدن به خانه ی #هاتف_گودزیلا تازه رازها برملا میشه و رزا می فهمه هاتف در تمام مدت
خلاصه کتاب:
پروا دختری که بعد از مرگ خواهرش از بچه کوچیک اون نگهداری میکنه تا اینکه روز اولی که میره دانشگاه با دیدن شوهرخواهرش اونم تو جایگاه #استاد کرک و پرش میریزه و ماجرا درست از روز اول دانشگاه شروع میشه...
- 90 روز پيش
- علی غلامی
- 8,586 بازدید
- ۳ نظر
خلاصه کتاب:
دوازده ساله بودم که داییم سرپرستیم رو به زن دلسوز و مهربونی که دوست مادرم بود، سپرد و من شدم تمام دنیای اون! زنی که بعد از جدایی از همسرش دیگه پسرش رو ندیده بود و من جای خالی پسرش رو براش پر میکردم. حالا مادرخوندهم فوت کرده و پسری که این همه سال حسرت به دل دیدارش مونده بود از ترکیه برگشته تا ارثش رو ازم بگیره اما خبر نداره منم تو خونهای که از مادرش ارث رسیده باهاش شریکم!...
- 95 روز پيش
- علی غلامی
- 4,661 بازدید
- یک نظر
خلاصه کتاب:
روایت #واقعی از #استاددانشگاهی به نام #کمیل که #به خواست خانواده اش مجبور به ازدواج با دختری می شود که او را یک بار هم ندیده است…
شب خواستگاری متوجه می شود آن #عروساجباری همان #شاگرد بینظم و زباندراز کلاسش است که باعث مشروط
شدنش شده
دختری که بعد از #ازدواج همچنان به دنبال #عشق قدیمیش است و غیرت #استادش را به چالش می کشد…
- 100 روز پيش
- علی غلامی
- 9,256 بازدید
- ۴ نظر
خلاصه کتاب:
عشق، در دلم آرام به انتظار نشسته است.
نمی دانم تا کی می خواهد در کنج دلم به انتظار سپری کند.
تمامِ ناتمام من از در خویشتن داری وارد شده است.
ناگزیر است تاب بیاورد ...
با هر دم و باز دم دردی به قلبم چنگ می اندازد. عشق واژه ایست بس عجیب هم درد است و هم درمان..
دو روی یک سکه است و همزمان با هم رخ نمایان میکنند.
می دانم یک روز این قافله ی من به سرانجام میرسد و او میآید ...
می دانم که می آید ..
- 101 روز پيش
- علی غلامی
- 2,401 بازدید
- ۳ نظر
خلاصه کتاب:
ریحانه، دختر سر زنده و شادی ست که با عشقی آتشین و دیرینه به عقد پسرخاله اش حافظ در می آید.
همه چیز خوب پیش می رود تا این که حادثه ای غیر قابل باور و تلخ مسیر زندگی آن ها را
از هم جدا می کند و هر کدام در سراشیبی تند نفرت از آن یکی پیشی می گیرد.
حافظ با بی رحمی ریحانه را از آغوش زندگی اش بیرون می کند و با سپیده نامزد می شود
دانلود رمان انتقام شیرین
تازه یادم افتاد کسی خونه نیست هه!خسته و کوفته کیفمو گذاشتم ر. مبل و ولو شدم!اهههه!اخه چرا این ماموریت به من افتاد؟ای خدا از بچگی هم شانس نداشتم اگه داشتم که...خوب قبل از هر چیزی خودمو معرفی میکنم من سروان مروارید سپهری هستم 22 ساله که با عموم که الان حکم پدری رو به گردنم داره زندگی میکنم یعنی سرهنگ امیرعلی سپهری.
بخشی از رمان:
راه افتادم سمت اتاقم.از بچگی عمو منو چندین کلاس زبان ثبت نام کرده بود ...
- 112 روز پيش
- علی غلامی
- 2,946 بازدید
- ۵ نظر
خلاصه کتاب:
آیه دختری #شیطون، بعد ازدواج مادرش به خونه پدربزرگش میره
از قضا دوتا #پسرعموش اونجا زندگی میکنند.
یکی از پسرعموها #طلبه سفت و سختیه!
آیه حسابی این پسرعمو رو با #شیطنت هاش اذیت میکنه،
تا اینکه بخاطر آبروی خانوادگی، #مجبور به ازدواج با پسرعموی #طلبش میشه و اتفاقات #مهیج بعد از اون...!
- 130 روز پيش
- علی غلامی
- 14,425 بازدید
- ارسال نظر
خلاصه کتاب:
دختری که چهار سال پیش برادر سرگردش رو توی یه حادثه آتش سوزی بزرگ پاساژ از دست داده...
دنبال انتقامه از یه دانشمند دیوونه...
حالا دانشمندمون قراره پیروز میدون بشه یا دختر انتقامجوی قصه؟!
کسی چه می دونه؟
- 134 روز پيش
- علی غلامی
- 2,441 بازدید
- ۸ نظر