دانلود رمان دخترها عشق را فریاد نمیزنند
به نام او
#پارت_اول
هدفونش در گوشش و زیر لب با او همخوانی میکرد.
حواست هستش کی تنهات.....
با هر کلمه لب و بینی اش را تکان می داد و چشمانش را باز و بسته می کرد تا چشمش را باز کرد نگاهش به جمال پدرش افتاد به تته پته افتاد .پدرش شروع کرد به داد و بیداد کردن :تو امسال کنکور داری حالا داری واسه من اهنگ گوش میدی سر و شکلتو تکون میدی رها،فقد کافیه قبول ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.