دکلمه صوتی خوشبختی
چه زیبا گفت💞
خوشبختی گاهی آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش، که حسش نمیکنیم!
چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم، خوشبختی بود.
دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن، خوشبختی بود.
خنده های کودکیهامان، شیطنت ها، آهنگ های نوجوانیمان، خوشبختی بود.
اما ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم، چای را با غرغر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است، سرد یا داغ است.
زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم.
گفتند ساکت، مردم خوابیده اند و ما غرغر ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.