دانلود رمان پرنسس عشق
دراز کشیدم تو تختم ذهنم پر کشید به اشنایی من و اریا
(عسل- بچه ها میدونین ترم اخریا با ماافتادن این ترم ارمیتا- عیش خیلیم هم خودشون و میگیرن
- اوف به ماچه اخه عسل- ولی توشون جیگری هست که نگو ارمیتا- اره همه ازش تعریف میکنن اسمشم اریارحیمی خندیدم - مبارک صاحبش بیاین بریم تو کلاس که استاد میاد در کلاسو که باز کردم یدفعه در محکم خورد بهم کتلت شده بودم - هو اقا هواست کجاست چشامو ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.