دانلود رمان خیال چشمانش
از آنجایی که عشق شروع شد... از همان خانه... از همان خشتهایی که دانه به دانهاش، پر بود از من و او
از آنجایی که قلبم پر تپش وجودش را صدا میزد، از همان لحظهی اول که چشمانش وجودم را از آن خود کرد.
نگاهی که اولین گناهم را رقم زد، نگاهِ به رنگ شبش بود. گناهی با تقدیری به رنگ چشمانش!
آخرین خیال زیبای زندگیام، خیالی به رنگ سیاه، اما از جنس سفیدی بود. سیاهیاش از ظلمت شب تارتر ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.