خلاصه کتاب:
پریچهر، دختری که به تازگی پدرش را از دست داده است و جز مادربزرگش کسی را ندارد. آنها برای حل مشکلات مالی که گریبانگیر زندگیشان شده است، به دنبال راهحل هستند. پریچهر برای محفاظت از مادربزرگش و نجات دادن زندگیشان، مجبور به ازدواجی اجباری با ایرج میشود در صورتی که ایرج به او علاقه ندارد و دلیل اصلی کینهایی بوده که ریشه در اتفاقات گذشته داشته است. با گذر زمان، کمکم حقایق زندگی برای آنها مشخص میشود.
خلاصه کتاب:
سردرگم ساعت ها بی هدف توی جاده های خلوت رانندگی می کرد. داشت به کارش فکر می کرد. اولین بارش نبود و برای همین احساس خاصی نداشت. زیاد پشیمون نبود اما نگران این بود که این اشتباهش به کارش صدمه وارد کنه. از آینه ی ماشین به جسد دخترک و صورت خونیش نگاه کرد.
- نمی خوای بری به همه بگی من یه بی اعصاب و گند اخلاقم؟ شاید بخوای بگی من یه قاتلم!
خلاصه کتاب:
من هاریکام؛ دختری که اتفاقات قابل باوری واسش افتاده و اتفاقات دوباره مرور میشن سوال اینجاست که چجوری و چرا؟ خودم هم نمیدونم ولی تا چشمام رو باز کردم زمان به عقب برگشته بود با یک یادداشت ساده به یک سال قبل برگشتم. حالا دوباره من برگشتم و اینجام. اتفاقات دوباره مرور میشن. تا چشمام رو باز کردم دقیقاً وسط حادثه قرار داشتم و حالا منم که همه رو شگفت زده میکنم چون من از همهی اتفافات خبر دارم.
خلاصه کتاب:
داستان درمورد سه دختر و سه رفیق است، که هرکدوم زندگی خودشون رو دارن؛ ولی دختر قصهمون شخصیت رک، مستقل و درونگرایی داره. قلب اون خیلی وقته که رنگ مشکی به خودش گرفته. زندگی به روال خودش میگذره؛ اما همه چیز از نامههای مشکوک چند شخص شروع میشه. از دزدیدن یکیشون تا...
ولی بازی پیچیدهتر از این حرفاست. خودشون باید پردهی رازها رو کنار بزنن.
خلاصه کتاب:
عذاب طراوت از یک کابوس شروع شد! رؤیایی در واقعیت…دور؛ ولیکن همانقدر قابل لمس… . هر شب یک سؤال؟ سؤالی که پرسیده نمیشد!
طراوت در بُعد میانه حبس شده…جایی میان دنیای خود و ناشناختهها…در میان آدمکهای غریبه…دوازه بُعد میانه از دانشگاه گشوده شد یا مهمانیِ اسرا؟
خلاصه کتاب:
نسل دلدادگان روایتگر خاندانیست که برای عشق میجنگند؛ عشقی که در گذشته اتفاق افتاده و در این میان کینهای پر از نفرت قلبی را سیاه کرده، حالا برای عشاق دیروز و امروز اتفاقاتی در شرف وقوع است! قلبهایی پر از عاشقانههای بیانتها.
خلاصه کتاب:
در مورد دختری به اسم یاراست که سرنوشت عجیبش با جدایی پدر و مادرش شکل میگیره، با بزرگ شدنش به خوانندگی روی میاره و از شانس بد دستگیرش میکنند، بعد آزادی از زندان میفهمه یه نفر...
خلاصه کتاب:
افرادی با ویژگی های مشترک با هدف هایی غیر قابل پیش بینی و مرموز دور هم جمع شدن تا بازی کنن، بازی ای سیاه که اگر این بازی رو انجام ندن مجازات میشن.
این فقط یک بازی معمولی نیست بلکه دارای رازهایی ترسناک و مبهم است.
در اصل هدف از این بازی کشتن و بیرون انداختن افرادی است که از قانون پیروری نمی کنن.
"خلاصه که من همون شخصیت منفی داستانم که همه ازش بیزارن و متنفر، ولی من خوب میدونم پشت سیاهی قلبم یه آدم مظلوم و بی پناهه که از عالم و آدم زخم خورده و در حالی که از بغض، صورتش جمع شده، داره تلاش میکنه که خودشو پشت نقاب یه عوضی نامرد قایم کنه تا دوباره ضربه نخوره، داره سعی میکنه انتقام سختی راهش و از زمین و زمان بگیره بلکه یه کم دلش خنک شه، ولی آخرش هر کاری میکنه به آرامش نمیرسه.”
خلاصه کتاب:
در پی ماجراهای غیرمنتظرهای زندگی شش دختر به زندگی شش پسر گره میخورد. دخترانِ در بند کشیده شده مدتی زندگی خود را همراه با پسرهای عجیب داستان میگذرند تا اینکه روز آزادی فرا میرسد. حالا پس از تمام آن اتفاقات، تقدیر همه چیز را دستخوش تغییر قرار داده و آیندهشان را وابسته به هم کرده است.
خلاصه کتاب:
دختری به نام ماهرخ که یکی از دخترای تاجر فرش که بعد از ورشکست پدرش و ازدواج برادرش دست روزگار اونو با پسر تیلیادری که از خانواده های اصیل عرب و ایرانی هست به نام شاهرخ که روزگار اینارو عاشق هم میکنه و تمام ماجرا ها از این لحظه شروع میشه و با تمام بدی و خوشی به پایان هم میرسه ممنون از همراهی شما عزیزان
خلاصه کتاب:
دزدیده شدن سپیدار و ناپدید شدن همسرش، دردسرهایی رو به واسطهی اون برای سپیدار به وجود میاره و همینم باعث روبهروییش با مهراب میشه، پسرخالهای که سال ها دل در گروی اون داشته ولی نتونستند به هم برسند و حالا قراره بعد از چند سال کنار هم بگیرند و رازهایی رو کشف کنن که...
خلاصه کتاب:
ماهین با قلب مهربون و همهی ذوقِ زندگی و انرژی مثبتهاش، درد عمیقی رو از بچگی به دوش میکشه... . اون مثل بیشتر دخترها دنبال مد و ظاهر امروزیه، درحالی که داره روزمرگیهاش رو میگذرونه خیلی اتفاقی در محیط کار مذهبی قرار میگیره و روز اول خانمی اون رو بخاطر ظاهر امروزیش مورد قضاوت قرار میده، حالا این دختر نمیتونه بیتفاوت باشه و قطعاً با یکدامِ ظریف این قضاوت رو تلافی میکنه.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.