خلاصه ما نمی دونستیم یه ویروس لعنتی تمومی نداره.. اولش کل آمریکا وکم کم کل دنیارو دربرگرفت.. شهربه شهر خشکی به خشکی نه تنهاانسانها..بلکه...دریاها..رودخونها.. درختاروهم تبدیل به خشکی می کرد.. تبدیل به یه بیابون بی آب وعلف.. اون زامبیای لعنتی هم روز به روزبیشترمیشدن...لشکری بی پایان...نه آبی..نه غذای...ونه حتی جای موندنی.... زندگی کم کم داشت تموم میشدو دنیاداشت به آخراش می رسید...تعداد زندهاحتی به انگشت شمار شدنی میرسید... همشون تبدیل شده بودن...تبدیل به یه موجود..یه حیوون وحشی، ..حتی حیونا...پرندها...دیگه هیچی نبودکه آلوده نشده باشه... فرمانده سارا دختر ورزشکار و قوی‌ای که با ...

• 
  دلنوشته لبخند که میزنی
• 
  دانلود رمان رفت اما این پایان نیست رمانی بسیار زیبا و سراسر عاشقانه
• 
  داستان کوتاه مرد بلا زن ناقلا
• 
  رمان صوتی آبرویم را پس بده فصل ۶
• 
  دانلود رمان شکاف احساس اندروید،pdf،ایفون
• 
  دانلود رمان زن دیوانه اندروید،pdf،ایفون

• 
  لحظه دیدنت
• 
  باتلاق خون
• 
  عشق و آبرو
• 
  هاریکا
• 
  تاوان اشتباهم
• 
  دیوانه شدم برگرد
• 
  نقاشی احساس
• 
  قلب مشکی

• کانال رمانکده
• دانلود بانک رمان
• دانلود رمان های عاشقانه