خلاصه کتاب:
بعد از ماجرای انجمن خون آشام ها، گرگ افسانه آزاد و رها شد و به درون جنگل قدم گذاشت. اما نه به میل خودش. از سمت جایی فرا خونده شد. از سمت جادوگری که داخل جنگل زندگی می کرد. جادوگری که رازهایی رو پنهان کرده بود و قصد داشت کار خطرناکی رو انجام بده... گرگ افسانه فهمید که می تونه حیات رو به افسانه برگردونه. فقط با بدست آوردن گوی حیات می تونه این کار رو انجام بده. اما احتمال به دست آوردن اون گوی خیلی خیلی کم بود و به خاطرش باید...
خلاصه کتاب:
هفت سال قبل بود. زمانی که تیارا سعی کرد تا خانواده ش رو از ورشکستگی نجات بده و از زندان رفتن پدرش جلوگیری کنه. اما راهی رو برای این کار انتخاب کرد که منجر به طرد شدنش از سمت خانواده ش شد و باعث شد که مجبور بشه از باراد، پسرعموش، کمک بخواد و به خونه ش پناه ببره. همون موقع بود که تیارا، عاشق شد. عاشق باراد... و همین عشق رازهایی رو برملا کرد که تا به اون لحظه سر به مهر بودن و کم کم شروع به آشکار شدن کردن و هر دوشون رو به دردسر انداختن...
دانلود رمان گرگ درون 2 گوی حیات
"دوستان برای خوندن این رمان، اول باید رمان "گرگ درون" رو بخونید. رمان گوی حیات، جلد دومِ رمان گرگ درون هست."
خلاصه:
بعد از ماجرای انجمن خون آشام ها، گرگ افسانه آزاد و رها شد و به درون جنگل قدم گذاشت. اما نه به میل خودش. از سمت جایی فرا خونده شد. از سمت جادوگری که داخل جنگل زندگی می کرد. جادوگری که رازهایی رو پنهان کرده بود و قصد داشت کار خطرناکی رو انجام بده... ...
دانلود رمان ماموریت از فریبا میم قاف
من رویای ترسناکی بودم که برای رها شدن از فضایی دهشتناک، پا به جایی وحشتناک تر گذاشتم.
«رویا»
دندان های چفت شده ام را بیشتر به هم فشار دادم، دندان قروچه ای کردم و با حرص دستم را بالا آوردم و به صورت بدقواره اش کوبیدم. از شدت ضربه ی سیلی سرش به سمت مخالف کج شد. سرخ شد، چشم هایش را بست و روی هم فشار داد.
لایق این سیلی بود. حتی لایق بدتر از این ...
دانلود رمان گرگ درون
افسانه پزشک یک بیمارستان است. او که تا به امروز با اتفاقات سخت زیادی دست و پنجه نرم کرده، متوجه این می شود که در اطرافش اتفاقات عجیبی می افتند و می فهمد که چیزی این وسط درست نیست. او با دیدن پسری عجیب و غریب، ناخواسته مسیرش تغییر می کند و بدون اینکه بخواهد، پا در مکانی می گذارد که به آن "انجمن خون آشام ها" می گفتند... و اتفاقاتی برایش می افتد که تا به ...
دکلمه صوتی باران زده
سر کلاس اقتصاد بودم. معلم داشت در مورد سیاست های پولی و مالی توضیح می داد. حواسم نبود. چرا دروغ بگویم؟ سر کلاس اقتصاد بودم اما دلم جای دیگری بود. کنار بقیه ی دانش آموز های کلاس نشسته بودم و به صحبت های خانم معلم گوش می دادم اما... شاید بهتر است بگویم گوش نمی دادم.
راستش باران زده بود.
دانه های ریز و درشتش روی زمین ریخته بودند. هنوز هم داشتند می ریختند و جای خالی من و ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.