دلنوشته امید به امیدِ ورود تو به خواب هاى شبم،روزها را سر میکنم. مژانا نوروزى

دلنوشته ‏جانِ جانان ‏جانِ جانان حیف نیست سال نو باشد، ‏بهار باشد، ‏تو نباشی! #مژانا_نوروزى

دلنوشته تو خوابی... تو خوابی... و من چه ساده هنوز هم پشتِ شیشه خیال خویش در انتظار تو نشسته ام! مژانا نوروزى  

دل نوشته دلم را شکسته اى بارها دلم را شکسته اى اما حتى اگر یک وجب تا بهشت مانده باشد صدایم بزنى برمیگردم کنارت! مژانا نوروزى  

دلنوشته پیچ و خم جاده ى دل در پیچ و خَم جاده ى دل؛کلبه اى مخوف در انتظار ما پوسیده! دو فنجان قهوه ى تُرک تَرَک برداشته اند. ویالُن گوشه ى کلبه آرشه اش را نیازى نیست! در دل من عشق یک اهریمن است. سوى نگاهت حاصل تپش قلب یک افسونگر است. #مژانا_نوروزى #ماه_در_زندگى_به_رسم_گناه اثر چاپى [caption id="attachment_12695" align="aligncenter" width="450"] دلنوشته پیچ و خم جاده ى دل[/caption]

دلنوشته دخترى غم زده دخترى غم زده در لابه لاى شعرها. قهوه به دست در انتظار حضرت یار در کافه اى به رنگ پاییز؛خیابان عشق کوچه حسرت،پلاک فراغ. سکانس پرواز #مژانا_نوروزى [caption id="attachment_12689" align="aligncenter" width="450"] دلنوشته دخترى غم زده[/caption]

دلنوشته عزیز کسى باشى گاه بد مزه میدهد بدون اینکه خود بدانى عزیز کسى باشى! در ذهن آن شخص حضرت یارش باشى. در خیالش؛شانه به شانه ى هم به کوه و کمر بروید و بوسه ى یواشکى تقدیم هم کنید. شاید خودت ندانى اما ممکن است در این دنیا تمام یک نَفَر باشى. #مژانا_نوروزى (غزل فروش) [caption id="attachment_12686" align="aligncenter" width="450"]  [/caption]

دلنوشته چادر سپید چادر سپید با گلهای رنگى را با لباس مدرن عروس تعویض کردن . مرد مارک پوش رویاهایت را با نورى اعظیم در نزدیکی گردنت تعویض کردن با کتابى مقدس هم سخن شدن ،معبودى که عاشقانه او را ستایش میکنه و معجزه اش میشود آمین دعاهایت ... سکانس پرواز #مژانا_نوروزى (غزل فروش) [caption id="attachment_12595" align="aligncenter" width="450"] دلنوشته چادر سپید[/caption]

دلنوشته قصه ى سرنوشت قصه ى سرنوشت خویش را فقط براى شقایق میگویم که چون من دلى پر خون دارد نه ماه سپید. شب نشین عمر تلخ و سراب گونه ى خویش شده ام و چون جغد بر ویرانه ى دل،شب همه شب بیدارم. #مژانا_نوروزى (غزل فروش) [caption id="attachment_12592" align="aligncenter" width="450"] دلنوشته قصه ى سرنوشت[/caption]

دلنوشته برگ ریزان پاییز کاش میشد روزى در برگ ریزان پاییز. دستت را بگیرم و به گوشه اى از شهر برویم. آنگاه در زندان آغوشت حبس شوم و عطرت را نفس بکشم. و بعد از آزاد شدنم،فنا شوم... #مژانا_نوروزى(غزل فروش) [caption id="attachment_12588" align="aligncenter" width="450"] دلنوشته برگ ریزان پاییز[/caption]

دلنوشته برو برو... اما مَردانه،على وار قول بده. مرا در زندان زندگى و انفرادى انتظار حبس نکنى. طاقتم طاق شود. من هم میروم... اما رفتنى بى بازگشت. جورى که انگار از روز اول منى در جهان چون تواى وجود نداشته. #مژانا_نوروزى [caption id="attachment_12283" align="aligncenter" width="450"] دلنوشته برو[/caption]

دلنوشته مرا میشناسى؟ مرا میشناسى؟ مَن همانم... همان شناور ماهرى که با دیدن کهرباى چشمانت ناخواست غرق شدم در عمق خیالت... #مژانا_نوروزى (غزل فروش) #ماه_در_زندگى_به_رسم_گناه [caption id="attachment_12217" align="aligncenter" width="450"]  [/caption]  

• 
  دکلمه صوتی خودت را کشف کن
• 
  دکلمه صوتی بسیار زیبای اولین باران
• 
  داستان کوتاه محکوم شدگان
• 
  داستان صوتی عروسک پارچه ای
• 
  دلنوشته ای کاش
• 
  داستان کوتاه به سمت خدا

• 
  عشق و آبرو
• 
  هاریکا
• 
  تاوان اشتباهم
• 
  دیوانه شدم برگرد
• 
  نقاشی احساس
• 
  قلب مشکی
• 
  لعل رخ یاس
• 
  زمهریر پگاه

• کانال رمانکده
• دانلود بانک رمان
• دانلود رمان های عاشقانه