رمان یاغی نوشته زهرا قاسم زاده ( گیسو)
میخواهی به من تکیه کنی؟
حرفی نیست اما...
آویزه گوشت کن!
من دیوار ترک خوردهام...
تحمل تکیه را دارم!
اما تحملِ...
"ضربه" را
"نه"
چنگ زدم به یکی از " کیو"ها و برداشگگگ. بی بیتوجه به او که دنبالم
میآمد و مرتب برای خود راه حل ردیف میکرد، پلهها را یکی دوتا بالا رف.م
و اول از ه ه دست بردم س ت دیوار و چراغ را روشن کردمی
بلافاصگله دو چراغ سگفیی آویز روی میز بیلیارد روشن شد و چش انم از
دیدن وسیلهی ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.