داستان_کوتاه
✨ رنگ خدا
? ژانر اجتماعی
✍️ بقلم مرضیه.الف
داستان کوتاه رنگ خدا
نگاهم به ویترین های شیشه ای معازه ها بود و مسیرم
را طی میکردم؛ هیچ عکس العملی را نسبت به مردمی
که تنه هایشان را به پیکر نحیفم میکوبیدن نداشتم.
شاید با خود فکر کنی، انقدر خرید برایم مهم است که به
هیچ چیز توجه نشان ندهم؟
نه، اینطور نیست، نگاه من به لباس هایی که گاهی برقشان
چشمانم را میگرفت نبود، نگاهم به دنبال تکه کاغذی بود که
شاید بر روی ویترین مغازه ای چسبیده باشد و ...
داستان کوتاه
✨ عینک خوش بینی
? ژانر اجتماعی
✍️ بقلم مرضیه.الف
در سالن انتظار نشسته بودم و پاهایم را به حالت عصبی تکان میدادم.
بار دیگر نگاهم را دور تا دور سالن کوچک گذراندم.
جز من فقط دو نفر دیگر حضور داشتند؛ روبرویم زن جوانی نشسته بود و پسرک شیطانش
را به اغوش کشیده بود و با ملایمت و لبخند با او صحبت میکرد؛ آن طرفتر مردی نشسته
بود و با ابروان گره کرده به صفحه ی گوشی اش زل زده بود.
ابروان گره خورده ی مرد برایم ...
داستان کوتاه
✨ عدالت
? ژانر اجتماعی
✍️ بقلم مرضیه.الف
با شنیدن صدای زنگ در، مسیر قدم هایم که به سمت اشپزخانه بود را تغییر دادم و
به سمت در اپارتمان کوچکم حرکت کردم.
با باز کردن در چهره ی شادمان زن همسایه روبرویم قرار گرفت، بعد از سلام احوال
پرسی های رایج کارت دعوت زیبایی را به سمتم گرفت.
با استفهام به او نگاه کردم که گفت:کارت دعوت به یک کمپین است خوشحال میشویم تشریف اورید.
از او تشکر کردم و بعد از رفتنش با بستن در، تکیه ...
داستان کوتاه
✨ قلب زخمی
? ژانر اجتماعی
✍️ بقلم مرضیه.الف
قلبم را در دستم میگیرم و به گوشه ی زخمیش خیره میشوم.
در ذهنم میچرخد که دنبال چسب زخمی روم و رویش بچسبانم.
پا تند میکنم به سمت اتاقم، اما...
اما پایم به کنار فرشگیر میکند و قلبم از دستانم جدا میشود،
چشمانم میلغزد روی تکه هایی که هرکدام به گوشه ای خزیده اند ...
میخواهم بهم وصلشان کنم، ولی نمیدانم با چه چسبی.
چسب زخم؟ چسب نوار؟ چسب تزیینی؟چسب شیشه؟
ذهنم بر روی چسب شیشه ایست میکند، آری همین ...
دانلود رمان منو نشکن
? نوشته: مرضیه.الف نویسنده انجمن رمان های عاشقانه
? ژانر: #اجتماعی#عاشقانه
? تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۳۰۹
? خلاصه :
:داستان من در مورد دختریه که چند ساله عاشقه وهیچ وقت نتونست بفهمه که ایا پسر داستان هم بهش حسی دارد یانه وقتی احساس میکند که دارد عشقش را از دست میدهد تصمیم میگیرد که ...... سخن نویسنده: کاش وقتی زندگی فرصت دهد گاهی از پروانه ها یادی کنیم کاش بخشی از زمان خویش را وقف قسمت کردن شادی ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.