دکلمه صوتی باران با اجرای سمانه کولابادی و به قلم ندا سلیمی
چه بی رحمانه می باری!
بغض نشسته برگلویت را این گونه شکاندی تا کدام غبار نشسته بر دل زمین را بشویی؟
از که دلتنگ بودی؟ از کدامین جفا عقده داشتی؟
آرام بگیر، دیگر نبار...
نگذار زجه های کودکانه زیر بارش گریه هایت خفه بماند
صدایش را نمی شنود مادری که تاچند لحظه ی پیش برایش لالایی می خواند. بی رحم مباش گریه هایت را کم کن لابه لای نوشته هایم غصه هایت را حاشا ...
دکلمه صوتی قضاوت با صدای سمانه کولابادی و به قلم ندا سلیمی
روزهایی که بامن گریستی
و در آغوش غصه ها زجه می زدی را خاطرت هست؟
روزهایی که هوای دلتنگی ات؛طاعون تنهایی به تنم انداخت را خاطرت هست؟
روزهایی که سر در آغوشم هق هق گریه هایت آرام می گرفت راخاطرت هست؟
خاطرت نیست؛
به خدایت خاطرت نیست؛
که اگر بود یاخته یاخته ی احساسم را تَرَک نمی انداختی؛
نیش زبانت را روی قلب نازکم نمی انداختی تاسمی شود
برای روزی که شکستنت را انتظار می کشد؛
اگرخاطرت بود ...
دکلمه صوتی دیوانه ی بی خانمان با صدای و قلم ندا سلیمی
قلم با واژه بشکستم
دل از اسم تو برداشتم
تب شعرم گرفت اما...
به اغمای توبرگشتم.
قلم بادرد انداختم
که کاغذسینه اش بشکافت
تورا صدواژه هم کردم
دل ازاشعار برداشتم.
قلم با گریه می خواند
مراهم درد آشناییست
به غیراز اوکسی هم هست؟
که غم ازپرده بردارد.
تورا اجبار به خواندن نیست
مرااجبار به شعرهم نیست
اگردل با توهم باشد
مراشعرگفتنت کافیست....
نوشته ی نداسلیمی
رمان ماه رخ به قلم ندا سلیمی
داستان کوتاه راز مترسک به قلم ندا سلیمی
[disk_player id="18037"]
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.