دلنوشته توهم
باز هم دلم هوس مرور خاطرات گذشته را کرده است، جسم خسته و زخم خورده ام را بر می دارم و به آن پارک لعنتی می روم.
همان پارکی که شد شروع آشنایی ام با تو.
بی احساس روی آن نیمکت همیشگی می نشینم، با این تفاوت که این بار تنهایم.
چشمانم را با درد می بندم و غرق در خاطراتمان می شوم.
تصویر تو در مقابل چشمانم نقش می بندد
با همان لبخند،
همان چشم ها
و همان نگاه
ناگهان مقابلم می بینمت،
همان غریبه ی آشنای ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.