خلاصه کتاب:
از کجا معلوم آن من، هنوز مینوازد و خرمن زلف هایش را میرقصاند؟
از کجا معلوم آن من، هنوز مهر دارد و عشق در دل میپروراند؟
از کجا معلوم آن من، هنوز دلخوشی، داند و خود را به آرزوها میرساند؟
من دیگر آن من، نیستم.
من آن من، نماندم.
حال آن من...
سکوت بر لب دارد و آتش در دل!
حال آن من...
یک چشم در خون دارد و یک چشم در سیل!
خلاصه بگویم؛ حال آن من...
درد در قلب دارد و هوای یار در سر.
خودمانیم... به چه منی تبدیل شدهام!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.