دانلود رمان غرق در تنهایی ازماشین پیاده شدم وراهی اتاق کارن دراین بین شایدنزدیک صدنفربهم احترام گذاشتن (من مریم جودی هستم سرگردآگاهی،خیلی مغرورو بداخلاق وبی احساس هستم ولی توی خانواده فردمهربونی هستم) وارداتاق شدم وسرمیز نشستم صدای درزدن آمد،خیلی خشک گفتم:بفرمائید سربازی واردشدبعداحترام گذاشتن گفت:سرهنگ جودی(بابام)باهاتون کاردارن من:باشه رفت بیرون.پووووووف یعنی باباچیکارم داره، پاشدم تااتاق باباهمع احترام گذاشتن درزدم که بابام گفت:بفرمائید دانلود رمان باهم در پاریس دانلود رمان زنانه دانلود رمان بقا مرگ دوباره دانلود رمان اشک اقیانوس دانلود رمان حوالی وهم قسمتی از رمان واردشدم احترام گذاشتم وبعداون نشستم من:بامن کاری دارین؟! بابا:آره چندلحظه تاسرهنگ ...

• 
  داستان کوتاه مهمان رادیو
• 
  دلنوشته دیر وقت بود
• 
  عمر گل شقایق
• 
  دکلمه صوتی من یک زنم
• 
  دانلود رمان غم روزگار
• 
  دکلمه صوتی جای خالی او

• 
  عشق و آبرو
• 
  هاریکا
• 
  تاوان اشتباهم
• 
  دیوانه شدم برگرد
• 
  نقاشی احساس
• 
  قلب مشکی
• 
  لعل رخ یاس
• 
  زمهریر پگاه

• کانال رمانکده
• دانلود بانک رمان
• دانلود رمان های عاشقانه