دانلود رمان عاشقانه گریه میکنم برات
دستامو بردم بالا توهم قفلشون کردمکشو قوسی به بدنم دادم ومحکمنفسمو فوت کردم.اخیش کمرم خشک شده بودا.اخه اینم شد زندگی؟!!!یه پسر الاف و بیکار خیرسرمونلیسانس گرفتیم نشستیم پای چتروم. ولی خدایی خیلی حال میدادمعتادش شده بودیم منظورم خودمومحمدو فرزادِ دوستایه خل و چلم.میرفتیم تو چتروم گاهی اوقات با اسمدختر میرفتیم مخ پسرارو میزدیمگاهی با اسم پسر میرفتیم مخدخترارو میزدیم بعدشم یجا قرارمیزاشتیم باهاشون میرفتیم ازدورمیدیمشون اگه مالی بودن ک چه بهتر میرفتیم جلو اگرم نه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.