داستان کوتاه ناپروکسن
به نام خدا.
داستانی از دل عشق.
داستان کوتاه آموزنده...
مقدمه:
من یک دخترم اما...
اما این بار بر خلاف همه وقتهایی که از حقوق زنها دفاع کردم، میخواهم از مردها بگویم...
از مردی که اگر عاشق شود یک بار بیشتر عشق را تجربه نمیکند.
از مردی که شانههایش شکسته شدهاند.
مردی که گریه نمیکند اما عجیب بغض مردانهاش گوش فلک را پر میکند.
مردی که اگر به ظاهر میخندند...
صدای قهقهههایش تمام دنیا را پر میکند...
رگهای گردنش از غیرت متورم میشود...
یک مرد واقعیست که دردهایش پشت پلک ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.