داستان کوتاه زخم عاشقی
عنوان: زخم عاشق ی
یه روزی ب ا تموم قوا سعی در عاشقی کرد ن داشت م.
من عاشقش بود م ولی اون نه!
اون کل ا عاشق نبود؛ نه عاشق من، نه عاشق فر دی دیگه. شا ید هیچ وقت کسی نبود که
بهش عاشقی کرد ن رو یاد بده .
اما من دوستش داشتم. عاشقش بودم. بله؛ بودم، چون گذش ت! چون تموم ش د !
الان که دارم م ینویسم او ن رو فراموش کرد م و لی عشق م ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.