داستان کوتاه زمین گرد است
زمین گِرد است
حسی مبهم در اعماق وجودم رخنه کرده بود.
منی که هیچ گاه این حس را تجربه نکرده بودم چطور با دیدنش هربار قلبم به تپش می افتد؟
چرا دیدن حضرت عشق برایم سخت و دشوار است؟ گویی او روی قلبم بارکد زده بود.
توان نگاه کردن به چشمانش را نداشتم، در این حد جذبه اش مرا از خود بی خود کرده.
حال تصمیم گرفته ام او را برای همیشه همدم خود کنم.
دسته گلی که خریده بودم را برداشتم ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.