دانلود رمان سقوط یک کوه
پسری که تو مملکت غریب به دور از چشم پدر و مادرش عاشق میشه تو اوج عشق و دیوونگی تنها عشقش رو رها می کنه میزاره میره که به خانوادش بگه...
اما پدرش چون خانِ و حرفش حرفِ چکار می کنه؟
اگه بشنوه پسر سر به راهش بی اجازه ی اون چکارا که نکرده راحت کنار میاد؟
قبول می کنه یا نه؟
اگه قبول نکنه و تاوان این قبول نکردن برای پسرِ عاشقش چیه؟
اصلا عشقش به پاش می مونه؟؟؟
این چه ...
دکلمه صوتی بیخیالی با اجرای فاطمه شفیع زاده و قلم مه گل
تو مپرس که بی خیالیم از چیست.
انگار من هی برای دلت پاسبان کنم خودم را...
چپ بروی، راست بروی نگران کنم خودم را...
که چه!
چه می شود؟ هیچ...
پاسبانی و نگرانی جلوه نیابد در من، صورت خوش تری دارد.
چون
آن وقت به خیال تو من نمی دانم. که دلت در بند دلم نیست.
طوری که فکر می کنی وقتی به رویم می خندی خیال می کنم تو
فقط مرا دوست می داری. اما نه جانم ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.