داستان کوتاه فلش بک
-رفتارش پخته تر از سنشه!
-هدف همینه!
اون با لمس تاریکی، دردمندی آدما و چراغای خاموش شده توی ذهنشون و دیدن سقف بی منتهای هستی، هدفش متفاوت شده بود، دیگه نمیتونست جور دیگه ای فکر کنه، رفتار کنه.
راه خودشو گم کرده بود اما به خودش قول داده بود بعد از پیدا کردن نور، راه رو به بقیه هم نشون بده.
تو اوج تلاطم تو چشمای خودش زل زده بود و به صبر، قدرت و قلبی که یکدست مونده بود با ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.