داستان کوتاه مهتاب قسمتی از این داستان :مهتاب نویسنده:عاطفه علیپور. خورشید هر روز یاد آور این نکته است که می شود از اعماق تاریکی دوباره طلوع کرد...آن هم به یک شرط!شرطتش داشتن امید است. باران قطره قطره بر زمین هایی که سالیان سال است رنگ باران ندیده تازیانهمی زند و مرحمی می شود برای دل زخم خورده ی کسانی که پشت شیشهسرد غرور چشم انتظار کسانی هستند که شاید بیایند و شاید هم...نامش مهتاب است؛ پدرش این نام را در گوشش زمزمه کرد ...
H.ahmadiشما مبینا اسلامی متولد 23 بهمن سال 1383 یا 1382 نیستی ؟ کسی به فامیلی احمدی میشن...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.