داستان کوتاه منو زندگیممنو زندگیم......همهی ما توی زندگیمون رازهایی داریم که نمیخوایم هیچ کسی حتی پدرو مادرمون از اونا باخبر شن...یا حتی رازهای خونوادگی......دوست داشتم برای بچه هایی با شرایط خودم، یه رمان بنویسم که داستان زندگی خودمه...تا بدونن که یک انسان چقدر میتونه با ارزش باشه...حتی اگه با بقیه فرق کنه......خلاصه:شیدا دختری ۱۴ساله که مادرو پدرش ۸ یا ۹ ساله که از هم جدا شدن دچار اتفاقایی میشه که اون اتفاقا سعی میکنه به شیدا درس زندگی بده...اما شیدا ...
yaldaمن عاااااشق نوشته های خانم بهمن زاد هستم، امیدوارم این نویسنده ی خوش ایده رو توی...
Faسلام و درود خدمت شما نویسنده ی عزیز ..خسته نباشید بزرگوار تعریف رمان شما رو زیاد...
یه بنده خداسلام و درود به شما نویسنده ی عزیز..خسته نباشید.. تعریف رمان شما رو زیاد شنیدم و...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.