? داستان_کوتاه✨ فروشی نبود? ژانر عاشقانه✍ بقلم زهرا فاطمی۷ ساله بودکفش های رنگی ،براش حکمِ جوجه رنگی های خوشکل رو داشتندلش برای داشتنشون ضعف می رفت! قدم برداشت تا لمسشون کنه که بچه ها مسخره اش کردنشاید حق داشتنلباس های اونا کجا و لباس عاریه ای زهره کجا!براشون کسر شان بود !یه جورایی یه وصله ی ناجور بودآخر کار هم باباش نتونست از پس خرج مدرسه اش بر بیاد و دختر بچه ای که بچه گداخطاب می شد برای همیشه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.