داستان کوتاه این داستان پروانهبهنام زندگانی، حرام شد جوانی.داستان: پروانهنویسنده: فاطمه معماری_۸۴- مامان، مامان تو رو خدا گوش کن... مامااان.مامانم بدون توجه به صدای زجههام، در اتاق رو قفل کرد و با صدای خشنی گفت:- فکر نکن بی صاحبی. چند روز اون تو بمونی آدم میشی. فکر کردی اینجا دیونه خونهاست؟ چند سال ولت کردیم به امون خدا، برامون آدم شدی؟ منِ ساده فکر میکردم رفتی درستو بخونی؛ نگو خانم دنبال مسخره بازیاش بوده. دیگه از کار و ادامه تحصیل ...
داستان کوتاه گناه دل دادگی←بِهْ نٰامِ خٰالِقِ عِشقْـ→ °گناه دلدادگی° °نویسنده: فاطمه معماری ۸۴° ↓↑کاربر انجمن رمانهای عاشقانه، آقای علی غلامی↑↓ چه میدانستم به این سادگی دل میدهم. مگر تقدیر را برایم بازگو کرده بودند؟چه ساده دل باختم، دنیا برایم هم جهنم شد و هم بهشت.جهنمی از جنس نرسیدن، بهشتی از جنس عشق که بوی زندگی میداد.مثل همیشه به دفتر زندگی و خاطراتم رو آوردم. همچنان مثل همیشه برای نوشتن این خاطرات، مهر دادم و روح بخشیدم به دفتر و خودکار بیجان که شاهد ...
داستان کوتاه و عشق قربانی غروربه نام خالق عشقداستان: و عشق، قربانیِ غرورنویسنده: فاطمه معماری ۸۴ ( کاربر انجمن رمانهای عاشقانه، آقای غلامی) «ستون زندگیام، همواره با خشتهایی از جنسِ درد، بغض، اجبار، شکست و نامیدی بنا میگیرد.» ترجیح دادم بروم کنار ساحل بنشینم تا مجبور نباشم سکوت خفقان آور خانه را تحمل کنم. کنار ساحل روی تکه سنگ بزرگی نشسته بودم و به ملودی روحنواز دریا گوش میدادم. چشمهایم را بستم و نفس عمیقی کشیدم تا هوای خنک اطراف را ببلعم. پشت ...
کیانا جان منتظر جلد سومت هم استم بسیار عالی بود...
اعتبار سنجی سایت
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.