خلاصه کتاب:
روایت #واقعی از #استاددانشگاهی به نام #کمیل که #به خواست خانواده اش مجبور به ازدواج با دختری می شود که او را یک بار هم ندیده است…
شب خواستگاری متوجه می شود آن #عروساجباری همان #شاگرد بینظم و زباندراز کلاسش است که باعث مشروط
شدنش شده
دختری که بعد از #ازدواج همچنان به دنبال #عشق قدیمیش است و غیرت #استادش را به چالش می کشد…
خلاصه کتاب:
عشق، در دلم آرام به انتظار نشسته است.
نمی دانم تا کی می خواهد در کنج دلم به انتظار سپری کند.
تمامِ ناتمام من از در خویشتن داری وارد شده است.
ناگزیر است تاب بیاورد ...
با هر دم و باز دم دردی به قلبم چنگ می اندازد. عشق واژه ایست بس عجیب هم درد است و هم درمان..
دو روی یک سکه است و همزمان با هم رخ نمایان میکنند.
می دانم یک روز این قافله ی من به سرانجام میرسد و او میآید ...
می دانم که می آید ..
خلاصه کتاب:
امان از شوخی ها ، امان از " بی خیال " گفتن ها ، امان از " به جهنم " گفتن ها ، امان از ما مردمان شوخ و شنگ !
داستان دختری ست که به حد کافی با زندگی و تصمیم ها و دخترانگی هاش جدی نبوده و حالا سخت در کم عمق ترین قسمت دریای پر افت و خیز جامعه درگیر دست و پا زدن شده .
داستان درباره ی آدمهایی ست که با زندگی خودشون و زندگی دیگران جدی نیستند .
دانلود رمان زمستان پر ماجرا
خلاصه داستان: در زمان جنگ جهانی دوم، زنی یتیم و بیخانمان به ناچار برای کار و گذراندن زندگی به طور اتفاقی به خانه معاون و مشاور وزیر انگلیس میرود که متوجه ماجراهایی میشود و در این راه...
مقدمه داستان:
در زندگی هرکس فراز نشیبهایی وجود دارد؛ یعنی گاهی زندگی برایت مانند یک رؤیا شیرین میشود، رؤیایی که هیچگاه حاضر نیستی از آن دل بکنی و یا آنقدر تاریک میشود که دیگر نمیتوانی جایی را ببینی.
بخشی از رمان
تازه به ...
خلاصه کتاب:
رمان در مورد دختر شر و شیطونی به اسم رها هستش که دوست داره بره پاریس و شرکت مستقلی داشته باشه. میره پاریس و اونجا اتفاقهایی میافته که باعث میشه کل زندگیش از این رو به اون رو بشه.
خلاصه کتاب:
ریحانه، دختر سر زنده و شادی ست که با عشقی آتشین و دیرینه به عقد پسرخاله اش حافظ در می آید.
همه چیز خوب پیش می رود تا این که حادثه ای غیر قابل باور و تلخ مسیر زندگی آن ها را
از هم جدا می کند و هر کدام در سراشیبی تند نفرت از آن یکی پیشی می گیرد.
حافظ با بی رحمی ریحانه را از آغوش زندگی اش بیرون می کند و با سپیده نامزد می شود
خلاصه کتاب:
زندگی پره اتفاقه..میشه اسمشو گذاشت تقدیر سرنوشت هردو باهم من و تو نگاهت ارزوی من نگاهم ارزدی تو باهم زیر یک سقف در یک مامن پر ارامش مامنی برای ما تا قسمت کنیم تنهایی هایمان را…
دانلود رمان انتقام شیرین
تازه یادم افتاد کسی خونه نیست هه!خسته و کوفته کیفمو گذاشتم ر. مبل و ولو شدم!اهههه!اخه چرا این ماموریت به من افتاد؟ای خدا از بچگی هم شانس نداشتم اگه داشتم که...خوب قبل از هر چیزی خودمو معرفی میکنم من سروان مروارید سپهری هستم 22 ساله که با عموم که الان حکم پدری رو به گردنم داره زندگی میکنم یعنی سرهنگ امیرعلی سپهری.
بخشی از رمان:
راه افتادم سمت اتاقم.از بچگی عمو منو چندین کلاس زبان ثبت نام کرده بود ...
خلاصه کتاب:
روی صندلی توی حیاط نشستم. به بابا که داشت باغچه ی کوچیکمون رو آب می داد نگاه کردم. عاشق گل های شاه پسند مادربزرگم بود. شش ماه از بازنشستگیش گذشته بود، هیچ وقت بیکار نبود. آبدارچی اداره راه آهن تهران بود. وقتی فهمید...
خلاصه کتاب:
دنگ… دنگ… ساعت گیج زمان در شب عمر میزند پیدرپی زنگ. زهر این فکر که این دم گذر است، میشود نقش به دیوار رگ هستی من. لحظهها میگذرد آنچه بگذشت، نمیآید باز قصهای هست که هرگز دیگر نتواند شد آغاز… "سهراب سپهری"
خلاصه کتاب:
رمانی که پیش رو دارید برگرفته از واقعیت است . مربوط به چند زندگی مختلف که بر بستری از تخیل پیاده سازی شده .
این داستان از سه بخش تشکیل شده است .
بخش اول : خواستگاری های بی سرانجام. خواستگاری هایی که هر یک به دلیلی به مرحله بعد راه پیدا نمی کنند . از آنجایی که در اصل داستان نقشی ندارند . خیلی بر روی این قسمت مانور داده نشده و بیشتر داستانک ها مجزا هستند ، یا مجموعه داستان .
بخش دوم، آشنایی لیلا و سیاوش و ازدواجشان و بخش سوم ، بعد ازدواج این زوج و مشکلاتی که برای بیشتر زندگی ها به صورتهای مختلف پیش می آید .
امیدوارم از خواندن این رمان لذت ببرید و ذره ای به آگاهی هایتان افزوده شود .
با سپاس
لیلا
خلاصه کتاب:
اگر انسان ها میدانستند فهمیدن چه درد عظیمی است هرگز آرزو نمی کردند زودتر روزهای کودکی را پشت سر بگذارند و بزرگ شوند
روزهای کودکی ام قشنگترین دوران زندگیم بود . آن وقت ها نصرت خان را پدرم میدانستم و بانو جان را مادرم برای همین هم مهتاب و ماهان خواهر و برادرم محسوب میشدند اما خب خیلی زودتر از زمانی که باید بزرگ میشدم و زودتر از آنچه که باید حقایق زندگی ام را درک کردم اما
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.