قصه صوتی کودکانه بابا برفی
#داستان_متنی
#قصه_امشب
#بابا_برفی
درختان دچارسرما زدگی شده بودند – سبزیشان رفته بود – مثل شاخ بز، خشک و قهوه ای رنگ شده بودند. نه گل مانده بود نه سبزه، نه ریحان، نه پونه، نه مرزه.
آب هم از رفتن خسته شده بود و یخ زده بود.
همه جا سفید بود، همه جا، کوه و دشت و صحرا.
آسمان شده بود آسیاب، اما به جای آرد، برف می ریخت همه جا.
یک روز تعطیل، نزدیکی های ظهر، کامبیز و کاوه، میترا و منیژه، کوروش ...
دکلمه صوتی فقط بری
گاهی وقتها آدمها، آدم رو به جایی می رسونن که یک دفعه هیچی براش مثل گذشته نیست. نه خیابونای پُر درختِ قدیمی همون خیابونان ، نه بوی کاغذ کتابفروشی ها همون بو، نه طعم چای و نُقل هل، عصرای تابستون روی بهارخواب پر گل خونه مادربزرگ همون طعم، نه عطر خاک بارون خورده کوچه دم دمای صبح همون عطر، نه صدای کبوترای چاهی سر ظهر، سر دیوار همون صدا.
آدم به یک مرحله ای می رسه که یک ...
دکلمه صوتی خدایا نگاهم کن
خدایا !
نگاهم که نمی کنی ؛ خوب نیستم ! دلم زود می گیرد و بغضم راحت تر از همیشه می شکند
نگاهم که نمی کنی ؛ بی پناه ترین می شوم و هر اتفاق ساده ای مرا به هم می ریزد ،
نگاهم کن ...
دستانم را بگیر و این نگرانی های بی دلیل را کم کن ،
می دانم اتفاق بدی نمی افتد ،
می دانم همه چیز درست می شود ،
ولی حواست که نیست ؛ می ترسم ...
کمی بیشتر ...
دکلمه صوتی عاشقانه۱۱
دلت که میگیرد زبانت میچرخد، قلمت میرقصد و افکارت در بالاترین توصیف از حجم دلتنگی اوج میگیرد
انگار این روزها اندیشه ام از واکنش هایت میچکد که اینگونه ارمغانش از چشمهایم جاری می شود
پرشورترین ثانیه هایم می رود تا از گوشه گوشه ی این خانه آویزان،شود و در ساعت های معمولی و خالی از احساس زنگ بخورد.
دنیا خیلی بزرگ نیست،شاید کوله بارمن بسیار سنگین است که اینگونه شانه هایم را میلرزاند
گاهی وقتی به تو می اندیشم جریان مواج گفته ...
دکلمه صوتی سال نو مبارک
امسال بی صداتر از سال پیش عزم رفتن میکند
شایدبا مرور بهارش لبخند بزنیم
با تابستانش به یاد خنکای شمالی ترین نسیم از دیار یار نفس عمیق بکشیم
با پاییزش به قدمهای عاشقانه بیندیشیم
و با زمستانش به یاد تمام فصل هایی که گذشت منتظر بهاری نو باشیم
روزهایی که گذشت اشک و لبخندهایش در خاطراتمان جا ماند
خشم هایش را فرو خوردیم
دلتنگی هایش را گریستیم
بی عدالتی هایش را گاه سکوت و گاه فریاد کشیدیم
و عاشقانه ترین دقایقش را در کوچه های ...
دکلمه صوتی دیوانگی
کمی به خودم رجوع میکنم
هر چه بیشتر میگذرد بیشتر نوازشت را میخواهم
می گویند زن ها با شنیدار عاشق می شوند
شاید این درست ترین فرضیه از شناخت یک زن باشد
هربار که صدایم میزنی در بی حالت ترین نقطه از احساس هم که باشم اوج میگیرم و در هوای تو پرواز می کنم.
اگر دست هایت را بگیرم اگر در هیاهوی روزمرگی های آزاردهنده در کنارم قدم بزنی نه دردهایم را یادم می آید نه بی وفایی روزگار را
شاید بگویم ...
دکلمه صوتی ویروس
به این فکر میکنم که اگر زنده بمانم، یاد و خاطرهی این روزها تا ابد در خاطرم خواهد ماند، امکان ندارد این روزها را فراموش کنم. فکر میکنم تا به حال به این اندازه سایهی تمام شدن و مرگ را بر سر خودمان ندیده بودیم. تابه حال به این اندازه ترس را درنگاه، صدا ورفتار آدمها ندیده بودم. میدانی وقتی یکی به من میگوید که دارد برای سفر تابستان سال بعد برنامهریزی میکند خندهام میگیرد.همینطور وقتی که کسی ...
دکلمه صوتی جسارت
میگفت : سخته بخوای یه چیزی رو پنهون کنی چیزی که میشه از صورتت
از صورتش خوند...
پرسیدم منظورت چیه ؟
یعنی چیزی هست که پنهون کردم ازت ؟
گفت:
راستشو بخوای
ما یه آدم هایی رو تجربه کردیم
نمیدونیم اشتباه ما بوده یا اشتباه انتخاب شدیم
آدمهایی که شاید همه چیزمونو گرفتن...
علاقه مون
حسّمون
دوست داشتنمون
و بدتر از همه اینه که جسارتمون رو گرفتن....
هر چقدر هم بخوایم از دوست داشتن فرار کنیم
نمیشه...
بالاخره یه روزی میرسه
یه آدمی میرسه
که بخوای اون جور که دلت میخواد،
اونجور که منتظرش بودی،
دوستش داشته ...
دکلمه صوتی چند بهار
مگر چند بهار عمر داریم
که نباشی و نباری بر بهار دل من
مگر چند پاییز گذر داریم
که بریزی برگهای جدایی بر روح و روان من؟
چرا نباید باشی در کنارم عاشقانه و
بشنگی دل و
نبینی عشق و وفای من؟
ای دیوانه،
کجاست آن بانگ خوشبختی فریاد تو
که آوایش، دور شده از دلهای دلتنگ ما؟
چرا آمدی عاشقانه و
به جا گذاشتی
متروکه ی عشق ما؟
بگو؟
ای آدم بی حوا
کجا گم کردی حوای خود
بگو؟
چه حال و هوای مستانگی بود
دانلود رمان نیلوفرانه
دانلود رمان جدید حسرت با تو بودن
دانلود ...
دکلمه صوتی من اگر مرد بودم
من،
اگر مرد بودم...
هرگز عاشق زنی نمی شدم،
که بلد باشد شعر بگوید!
زنی که شعر می نویسد،
حتماً گم کرده های زیادی دارد...
عشق ،
شور ،
مستی ،
نوازش ،
آغوش،
خلوت ،
راز هستی و پیدایشِ تفاوتهایش ،
و شاید هم ،
خودش... !
برای عاشقِ اینگونه زنی شدن،
که شانه به شانه ی تمامِ رویاهایت خواهد آمد،
مجبوری اوّل چشمهایش را بفهمی،
بعد قلبش را مال خودت کنی ...
و....
مهمتر آنکه،
دل به دریا زدن را،
خوب خوب از بَر شده باشی... !
#آزادهرمضانی
#مناگرمردبودم
📝: به قلم : #آزاده_رمضانی
دکلمه صوتی شب آرزوها
برای من
منی که هر شب کنار جای خالی ات دراز می کشم و نمیخوابم
شب آرزو ها معنا ندارد
اما
یک جور دلگرمی ست
اینکه آرزو کنم بیایی
آرزو کنم زیر سقف یک خانه باهم زندگی کنیم
خانه ای که کلیدش در جیب جفتمان باشد
خانه ای که همه چیزش به سلیقه ی هر دومان چیده شده باشد
میخواهم آرزو کنم بودن و داشتنِ تو را
رو به رویت نشستن و تماشا کردنت را
با تو قدم زدن در خیابان های نیمه شلوغ را
آب خوردن در یک ...
دکلمه صوتی حل میشوم درتو
دور خودم می چرخم و حل می شوم در تو
مرزی میان من و این دیوانگی ها نیست
آخر کجایی ماه من ؟دورت بگردم من!
زیبایی یک عشق جز پروانگی ها نیست.
آموختم پروانگی را آن زمانی که
دنیا به کار پیله کردن های ممتد بود
با اکتفا کردن به شمعی جای خورشیدت
جانبازی ام جانبازی پنجاه در صد بود.
بعد از تو انگاری هوا اکسیژنش کم شد
عرصه برای سینه تنگ و تنگ تر می شد
بالا می آوردم خودم را توی اشعارم
شب ها که ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.