دکلمه صوتی خم کوچه
بی تو طوفان زده ی دشت جنونم
صید افتاده به خونم
تو چه سان میگذری غافل از اندوه درونم؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی!قطرهای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهمتو ندیدی...
نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی
چون در خانه ببستم
دگر از پای نشستم
گوییا زلزله آمد
گوییا خانه فرو ریخت سر منبی تو من در همه ی شهر غریبم
بی تو، کس نشنود از این دل بشکسته ...
دکلمه صوتی تعریف عشق
وقتی بیا که اشک روی گونه هایم خشک شده باشد؛ که بغض در گلویم به پایان رسیده باشد...وقتی بیا که خیابان خانه ام گل باران شده باشد؛ که رعشه ی دست هایم بهبود پیدا کرده باشد...وقتی بیا که پاهایم جان ایستادن در مقابلت را داشته باشد؛ که دلِ آغوشت برای آغوشم لک زده باشد...وقتی بیا که ناله ام جایش را به های های گریه کردن داده باشد؛ که سفیدیِ چشمانم جایش را به سرخی داده باشد...وقتی بیا ...
دکلمه صوتی دخترک درون
دلم برایِ دخترکِ درونم تنگ شده ...
دخترکی که بایک لواشک و عروسک ، ذوق می کرد
یا دغدغه ی روزانه اش ، رنگِ لاکِ ناخن هایش بود
همان دخترکی که خنده هایش ؛ کودکانه و نگاهش ؛ دلنشین بود ،
دخترکی که معصومیتش را در راه رفتنش می شد تماشا کرد ...
گاهی دلم از قوی بودنم می گیرد ،
دلم میخواهد دوباره همان دخترک ظریفی باشم که با یک نگاه ، می شکست ، اما نه از درون !
صدای شکستنش را ...
دکلمه صوتی چای سرد
لحظههایی هستند
که هستیم
چه تنها
چه در جمع
اما با خودمان نیستیم!
انگار روحمان میرود،
همانجا که میخواهد
بیصدا بیهیاهو
همان لحظههایی که
شنیدیم و نفهمیدیم
خواندیم و نفهمیدیم
دیدیم و نفهمیدیم
هوا روشن شد
تاریک شد
چای سرد شد
یک لحظه سکوت
برای لحظههایی که
با خودمان نیستیم👤 #پابلو_نرودایاسمن باقرپور
دکلمه صوتی آدم های خوب
آدم ها تا جایشان را برایت خالی نکنند ، ارزش واقعیِ شان را نمی فهمی ... !
بعضی ها آن قدر معرفت دارند که دلشان نمی آید خودشان با پایِ خودشان بروند ...
باید حادثه ای بیاید و آنها را ببرد ...
تا تو در حجمِ خالیِ نبودنشان ، بنشینی و با خودت سبک ، سنگین کنی ...
ببینی ارزششان در زندگی ات دقیقا کجاست ؟!
ببینی رفتارت درست بوده ؟!
تازه متوجه می شوی که در اولویت بندی هایت چقدر بیراهه ...
دکلمه صوتی خسته خراب ویران
همه می دانند؛
من سال هاست چشم به راه کسی
سرم به کار کلمات خودم گرم است...
تو را به اسم آب؛
تو را به روح روشن دریا؛
به دیدنم بیا !
مقابلم بنشین.
بگذار آفتاب از کنار چشمهای کهن سال من بگذرد...من به یک نفر،
از فهم اعتماد محتاجم.
من از این همه نگفتن بی تو خسته ام!
خرابم !
ویرانم ! #خسته #خراب #ویراننوشته #سید_علی_صالحیمیکس #محمد_عیاریبا صدای #روح_اله_سیفی
دکلمه صوتی کفش هایم کو
شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیهها میگذرد
و نسیمی خنک، از حاشیهی سبز پتو خواب مرا میروبد
بوی هجرت میآید
بالش من، پر آواز پر چلچلهها ست
صبح خواهد شد
و به این کاسهی آب
آسمان هجرت خواهد کرد
باید امشب بروم
من که از بازترین پنجره ،با مردم این ناحیه صحبت کردم
حرفی از جنس زمان نشنیدم
هیچ چشمی،
عاشقانه به زمین خیره نبود
کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد
هیچ کس زاغچهای را سر یک مزرعه جدی نگرفت...باید امشب بروم!
باید امشب چمدانی ...
دکلمه صوتی کنارت نیستم اما
کنارت نیستم اما ؛
به تک تکِ ذرات معلق هوا ،
و به اکسیژن های در عبور ، سپرده ام که آغوشِ داغم را برایت بیاورند تا تمامِ خستگی ها و دردهای تنت بریزد ...
بوسه های از ته دلم را به دستانِ مهربانِ نسیم ، سپرده ام تا شب هنگام آنها را روی پیشانی و گونه های نازنینت بنشاند و حالِ این روزهای تو را بهتر کند ...
خوب باش ماهِ من !
خوب تر از همیشه ...
و فراموش نکن ...
دکلمه صوتی آدم های ساده
آدم های ساده را دوست دارم!
همان ها که بدی هیچ کسی را باور ندارند...
همان که برای همه لبخند دارند...
همان که همیشه هستند و برای همه هستند.
آدم های ساده را...
باید مثل یک تابلوی نقاشی، ساعت ها تماشا کرد.
عمرشان کوتاه است، بس که هرکسی از راه می رسد...
یا ازشا سو استفاده می کند یا...
زمینشان می زند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد.
آدم های ساده را دوست دارم!
بوی ناب "آدم" می دهند...!به گویندگی و نویسندگی: نسترن قموشی.
کاری از ...
دکلمه صوتی دلم تنگ می شود
دلم تنگ که می شود شانه می خواهد
گریه کردن روی شانه ای که معتمد باشد
آدمی که نمی شناسمشو او خوب مرا بلد باشد
مثلا بداند که وقتی چانه ام لرزید
سرم را به سینه بچسباند، دستش روی موهایم نوازش باشد
به نزدیک گوشم با لحنی آرام بگوید قشنگ ببار
امشب قرار است تا خود صبح هوا طوفانی باشد
آدمی که ببینتم حتی وقتی که چشم من نخواست با چشم او رو در رو باشد
دلم وقتی که گرفت، حمایتم کند، مثل ...
دکلمه صوتی میدانم میدانی
درستش اینه برای آرامش و صلاح زندگی خودم ازت بگذرم اما من از وقتی بلدت شدم تو دورِ دوستداشتنت اون دختر یکی یک دونه ی بابارو تو همون خونه ی پدری گذاشتم و برای به چنگ و دندون کشیدن عشقت شدم سخت پوست ترین جونوری که زیر شکنجه های دلشکنِ حرفات طاقت بیاره و کنار نجمه های عاشقانه ات تمام دخترانگی های نابلد شده اش رو با محبت خرجت کنه.
وقتی فهمیدمت که کنار تو خیلی شبا باید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.