دانلود رمان بغض من عشق او
نام رمان: بغض من عشق او
ژانر رمان:عاشقانه
نام نویسنده: نگین یزدانی
خلاصه رمان: آمدی و با گرمای وجودت، دستانم گرم شد
نفس هایم وصل نفس هایت بود
جانم فدایت بود..
تا این که مرا متهم خواندی وازمن فاصله گرفتی
زمانی که متوجه اشتباه خود شدی
برگشتی
حال من آن آدم سابق نیستم وتو باید تاوان حکم بی گناهی ام را بدهی!
دانلود رمان اوتیس
دانلود رمان تلاقی عشق و خون
دانلود رمان نجوای عشق
دانلود رمان بغض های هر شب من
دانلود رمان زیبای عشق مبارز من
قسمتی از ...
دانلود رمان گرداب خونین
خلاصه:
آیلین قصه ما زندگیش خاکستریه.
زندگیش پر از اتفاقای رنگی رنگی نیست.
چیزی از خنده های سرخوش و مستانه نمیدونه،چون خندیدن بلد نیست.
آیلین یاد گرفته مرهم زخمای بیشمارش باشه،نه این که صبر کنه بقیه مسکنش بشن.
داستان ما در مورد دختریه که ژن و هورموناش میگه که اون یه دختره.
داستان ما در مورد دختریه که شبیه هیچ کدوم از دخترای اطرافمون نیست.
از گذشته اش فرار کرده.
و حالا متوجه شده که یه عده دنبالش افتادند تا بکشنش.
گذشته ای که ازش فرار ...
دانلود رمان رمز دلت
خلاصه:الیا دختری هست که پدرش در طی یک اتفاقی
به قتل می رسه. الیا برای گرفتن حق پدرش وارد جنگ
پرفراز و نشیبی می شود که در این راه وارد زندگی پسری
می شود تا تقاص گناهی را بگیرد؛ ولی ماجرا با آن چه که
او می دانست فرق داشت.
مقدمه: در این تهران پر شکوه و عظمت دست تقدیر
من و تو را در مقابل هم قرار داد. تو دنبال عشق و من
دنبال انتقام! چاقوی خشم من، گلوی عشق تو را خواهد
برید ...
دانلود رمان آقا و خانم صوفی
بسم تعالی
عمارت مراد اوغلو ها، چهار طبقه ی دوبلکس بود، پنج حیاط و پونزده اتاق، هجده دستشویی و یک سالن غذاخوریی بزرگ، یک سالن بزرگ پذیرایی و یک سالن کوچک تر نشیمن داشت، آشپزخونه ی بزرگ و همین طور باغی به بزرگی کل عمارت داشت.صاحب این عمارت باشکوه و کمی قدیمی، بابابزرگ بود، پدر بابای من.
در عمارت ما هر روز صبح ، به دستور بابا بزرگ ، راس ساعت هفت همه ی اهالی بیدار می ...
دانلود رمان پریزده های شهر
خلاصه:
دوست داشتن جنگ است،
اگر دو تن یکدیگر را در آغوش کشند،
جهان دگرگون میشود،
هوسها گوشت میگیرند،
اندیشهها گوشت میگیرند،
جهان واقعی و محسوس میشود،
شراب باز شراب میشود،
نان بویش را بازمییابد، آب آب است،
دوست داشتن عریان کردن فرد است از تمام اسمها.
دانلود رمان کاشکی بفهمی
دانلود رمان سلفی دردسر ساز
دانلود رمان عاشقانه آتشی بر پیکر جانم
دانلود رمان دقیقه های آخر
دانلود رمان سوگند به دست هایت
قسمتی از رمان
دستامو مشت کردم و محکم به صندلی جلوم کوبوندم ، زنی که روی اون صندلی ...
دانلود رمان تلاقی عشق و خون
آروشا، دختری که از اول روی پای خودش ایستاده.
پدر و مادرش توی یک تصادف جونشون رو از دست دادن و تنها با پدربزرگش که صاحب املاک زیادی هست و همه می شناسنش زندگی می کنه.
پسری تو زندگیشه، در اصل خودش رو به آروشا نزدیک کرده تا مدارکی علیه آتش پسرخاله ی آروشا پیدا کنه.
ولی در این راه عاشق هم میشن، تا این که پسره طی حادثه ای میمیره و ...
دانلود رمان عشق بی انتها
دانلود رمان ...
دانلود رمان ظالم دوست داشتنی
مقدمه#
گاهی دلم هوای چشمانش را میکند
هوای آن دو گوی آبی ....
هوای آن لبخند زیبای فرشته گونه اش را....
هوای آن رفتار بچه گانه اش را...
اما او بی رحم تر از چیزی است که بخواهد به من نگاهی بیندازد
ای کاش یکبار دیگر خودش را تسلیم من میکرد تا تمام دنیا را برایش بع زانو در بیاورم
ای ظالم دوست داشتنی دلم برایت تنگ است
🦋
#تخیلی
#عاشقانه
#ماورا_زمینی
🦋
نرجس کاویانی:نویسنده
🦋
امیدوارم لذت ببرید
دانلود رمان رخ مجنون
دانلود رمان به رسم خاطرات
دانلود رمان مرکا
دانلود رمان برکت وجودت
دانلود ...
دانلود رمان سکون
خلاصه:
درمورد مردیست خودساخته که از کودکی روی پای خودش بوده و سختی های زیادی کشیده.. بی تابانه عاشقِ دخترِ مردی میشه که تو تمامِ این سال ها باهاشون بزرگ شده.. حالا زندگیش درست تو آستانه ی سی و چهارسالگی درگیر و دار بین گذشته و حال و آینده ای مونده که...
گاهی آدم ها تصمیماتی میگیرند که سالیانِ سال اثرش جاودان میمونه و تو زندگیِ آیندگان تاثیراتِ ژرف و عمیقی میگذارد..
پایان خوش
دانلود رمان اسفند معشوقه زمستان است
دانلود رمان فانوسم ...
دانلود رمان شش برادر
به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم
نام رمان :شش برادر
به قلم :زهرا رحمانی (عضو انجمن رمان های عاشقانه علی غلامی)
تاریخ شروع ۹۹/۳/۱۵
مقدمه
ما می خواستیم عاشق باشیم، ولی خب چه کنیم که بلد نبودیم.
خلاصه
یه خانواده پر جمعیت و صد البته خوشبخت. خانواده ای با وجود شش پسر مجرد تو خونه که هر کدوم مشکلات و دردسرهای خودش و داره.
دانلود رمان کلاویه
دانلود رمان پارادوکس تلخ
دانلود رمان سراشیبی عشق
دانلود رمان عاشقانه آتشی بر پیکر جانم
دانلود رمان مگه من دل ...
دانلود رمان از کفر من تا دین تو
از کفر من تا دین تو ۵ / ۱ / ۹۹
از خواب که بیدار شدم، چشمام به ساعت افتاد؛ که نُه را نشان میدهد.
با سرعت به قسمت سرویس بهداشتی رفتم، صورتم را شستم و به کمد گوشه اتاق هجوم آوردم، اولین لباسی که
چشمهایم مشاهده کردند؛ را برداشتم مانتو، شلوار جین پوشیدم.
مقابله آیینه موهای خرمایی رنگام را دم اسبی بستم.
کشوی اول که پر از لوازم آرایشی بود؛ را باز کردم، به چشمهای عسلیام رسیدگی ...
دانلود رمان سرنوشت دامون
دوباره به اتاق سرد تاریکم پناه بردم شیشه نوشیدنی از دور توی اون تاریکی بدجور خودنمایی میکرد به سمتش رفتم سرش رو باز کردم جام رو لبریز ازنوشیدنی *" کردم جام ب دست به سمت تراس رفتم کل شهر توی دیدم بود آروم پلک هامو روی هم گذاشتم چیزی نگذشت که دوباره خاطره ی تلخم جلوی چشمام زنده شد عصبی چشم هامو باز کردم جام همشو سر کشیدم تلخ تلخ بود اما نه به اندازه ی تلخیه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.