داستان کوتاه دستان خالی به قلم ا اصغر زاده حسین را روی تختش گذاشت و لبخندی به چهرهی معصومش زد,این پسرک شش ماهه تمام دنیای خودش و محمدش بود.موهایش را با کش بالا ی سرش جمع کرد و بلند شد از اتاق خارج شد,اذان صبح بود و مردش با آن چهرهی آرامش با دست و رویی خیس از سرویس خارج شد و با دیدنش لبخندی قشنگ تحویلش داد و گفت:-علیک سلام خانومم,بدو نمازت قضا میشه!محیا نزدیکش شد و طبق معمول روی ...
دانلود رمان عشق نفیس به قلم ا اصغر زادهفیس،یک زن شوهردار دارای یک پسر که به اجبار مادرش ازدواج کرده درگیر مشکلاتی میشه که برای تنها خواهرش بهوجود اومده و در این بین با کسی که قبلا علاقهی خاصی بهش داشت روبرو میشه و آیا هنوزم عشقی بینشون هست؟مهران مردی که با تمام عشقش به نفیس باهاش ازدواج کرد اما آیا با وجود سردیه نفیس تو این چند سال عشقش هنوزم پایداره؟نیما،مردی که دیوانهوار عاشق نفیسه و آیا عشق به ...
مصاحبه با آسمان اصغرزادهعرض سلام خسته نباشید خدمت تمامی کاربران و نویسنده های عزیز .🎙مصاحبمون مربوط به خانم آسمان اصغرزاده می باشد#رزومه#عضو_انجمن_رمانهای_عاشقانه۱_بیو گرافی کامل جهت هر چه بهتر شناخته شدن شما :آسماناصغرزاده ۱۹ ساله متاهل۲_انگیزه ی شما برای نوشتن چیست؟خیال باف خوبی هستم!...دوست دارم این آدمهاے خیالے تو ذهنم را بهشون جان بدهم!۳_از چه سنی شروع به نوشتن کرده اید؟۱۷۴_ وقتی قدم به عرصه ی نویسندگی گذاشتید در این راه مشوق یاکسی که شمارا از نویسندگی منصرف کند داشته اید؟نه ...
داستان کوتاه✨ آرامشی از جنس بغض? ژانر اجتماعی✍ بقلم ا.اصغر زادهقسمتی از داستان: راویاولشخص"سحر"(حال)با بغضے خفه کننده که سعے در محار کردنش داشتمسرم را به چپ و راست تکان دادم.باورش سخت بود خیلی بیشتر از خیلی سخت بود.بی اراده اشکام راهِ گونم را پیدا کردند.دستم را روی گلویم گذاشتم داشتم خفه میشدم نفس کشیدنسخت شده بود و انگار در این دنیا اصلا اکسیژنی وجود نداشت.عقب عقب رفتم و چشمام خیرهی چشمان سرخ کامران بود که انگاربراے اونم همه چیز تمام شده ...
دانلود رمان: عشقت برای مننوشته: ا.اصغر زاده نویسنده انجمن رمان های عاشقانهژانر: #عاشقانه#غمگینتعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۱۳۱ خلاصه :"کاش بین اون همه همهمه حواسم بیشتربهت بود تا بیشتر ازم دور نشی تا بیشتر سرد نشی بیشتر دلزده نشیکاش کمتر عاشقت بودم تا کمتر بشکنمکاش دلم کمتر بودنت را باور میکرد تا بودنت آسان تر هضم شودپایان خوشقسمتی از رمان:-با خوشحالی تلفنو گذاشتم سرجاش و جیغ زدم:-مامان وای مامان وای وای وای.مامان هراسان از آشپزخونه خارج شد:-چیه چته دختر؟همانطور ...
? دانلود رمان: تمنا? نوشته: ا_اصغرزاده(آسمان) نویسنده انجمن رمان های عاشقانه? ژانر: #عاشقانه#پلیسی? تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۲۶۶? خلاصه:بنام حضرت دوست،که هرچه داریم از اوستتمنا،به نوشته ی:ا.اصغرزادهتمنا دختری از جنس انتقامدختری که به خاطر انتقام مادرش وارد یه باند قاچاق میشه،پسری که نفوذی وارد باند میشه و....ژانر:عاشقانه،پلیسیلینک دانلود رمان حذف شد
کیانا جان منتظر جلد سومت هم استم بسیار عالی بود...
اعتبار سنجی سایت
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.