دکلمه صوتی مرگ آرزوها با اجرای شقایق طلایی و به قلم ندا سلیمیمرگ آرزوهایم دیدن نداردنه برایش تابوتی خواهم ساختونه غباری به تصویرشان می دهم.بُگذاربروند...تولدشان نیزانصاف نبود!!!نه بهاری زاده بودشان ونه زمستانی سیرابشان کرده بود.مادرشان پاییزبودبه هوای رنگ باختنش آرزوهایم رابوسه زدلباس بهارازتنشان برکندوبه هیاهوی طبیعت روانه کرد.راست می گفت:آرزوهایم کوچک بودندکوچکترازآن که انتظاربزرگ شدنشان رابکشم.به کشتن آرزوهایم تن سپردم تاخزان به هوای قتل عام آرزوهای دیگری برنیاید...اگرلباسشان رانمی کندهوای شکوفه دادن می کردند.بادست نوازش داد تاهمان جابمیرندوهوای جوانه زدن ...
کیانا جان منتظر جلد سومت هم استم بسیار عالی بود...
اعتبار سنجی سایت
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.