دکلمه صوتی تهی قلبان با صدای و به قلم زهرا حشمفیروز- شقایق، چه کار کردی تو؟+ باید زودتر از این ها به این کابوس خاتمه می دادم.- هیچ می فهمی چی داری می گی؟-من به تو وقت دادم که با خودت کنار بیایی ولی نگو داری لحظه شماری می کنی که این درخواست لعنتی و بهم بدی.+ فکر نمی کنی زیادی کشش دادیم؟ من خیلی وقته فکرهام رو کردم.- اصلاً می خوای بری داداگاه چی بگی؟+ تو کارت به این ...
دکلمه صوتی به دنبال زندگی گشتن با اجرای زهرا حشمفیروزوقتی ازَم میپرسَن بینِ کسی که دوسِتدارهو کسی که دوسِش داریکدوم و انتخاب میکنی؟یکم این پا اون پا میکنمو با بی مِیلی میگم:کَسی که دوسِش دارم،ولی هم من میدونم و هم بقیه که بودن با آدمی که دوستِش داری و دوسِت نداره مرگِه.موندن با کسی که دوست داره و دوسِش نداری هم مرگه ..بین مَرگ و مَرگ نباید دنبالِ زندگی گَشت!!!!!پگاه صنیعی [su_note note_color="#74d75d" text_color="#ffffff" radius="11"]فایل صوتی این دکلمه زیبا[/su_note][disk_player id="20495"] مطالب پیشنهادی ...
دکلمه صوتی پاییز بی تو با صدای زهرا حشم فیروزمی گی پاییز همون پاییزای قبل توعه...می گی هیچی عوض نشده...می گی نبودنت هیچ تاثیری رو پاییزم نداره...می گی بدون تو هم می شه سر کرد...می گی مهم نیست برام بود و نبودت...اما وقتی اسمش که می آد، دستات شروع به لرزیدن می کنه.گیج می شی.چشمات پر اشک می شه.بغض مثله لقمه تو گلوت می مونه.تنت یخ می بنده.پس نگو مهم نیست برات...واقعیتش مهمه اما نیست!#عطیه_شکری [su_note note_color="#ef3c60" text_color="#ffffff" radius="11"]ویدیوی این دکلمه ...
دکلمه صوتی تار مو با اجرای زهرا حشمفیروز و به قلم رقیه امجدیانسنگدل نباشید اما ..به راحتی هم عاشق نشوید ...مراقب باشید که چه کسی را وارد زندگیتان میکنید ...احساس شوخی بردار نیست ...دل فراموشکار نیست ...آدمها از یک جایی به بعد دیگر قابل فراموش کردن نیستند ...می مانندمیسوزانندبغض مینشانندبرای یک عمر در میان قهقهه هایت تلخت میکنند ...این که ما اسمش را گذاشته ایم فراموشی فقط سرگرم کردن خودمان است تا به آدمهایی که شیرین ترین خاطراتمان را با ...
دکلمه صوتی نجوای آسمان با صدای زهرا حشمفیروز و به قلم نگین شاهین پورآه...یادش بخیر، خاطراتمان زیر باران را می گویم!خوب یادم می آید وقت هایی که باران می بارید چه قدر من بیشتر عاشقت می شدم.چه قدر بیشتر عاشق موهای خیس تو می شدم...آه...یادت می آید وقتی میان هلهله ی آسمان و سیلاب باران، با صدای ساعقه ای که خودش را به جان آسمان می انداخت چطور مرا میان بازوهای مردانه ات مخفی می کردی؟چه قدر شیرین بود...روزهای ما ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.