داستان کوتاه توهم
صدای آژیر آمبولانس روحم را به بند می کشد و روی اعصاب ضعیف شده ام رژه می رود. نور قرمز رنگ ساطع از
چراغ های اتومبیل غول پیکر تیله هایم را اذیت می کند.
انگشتان مردانه ام دور فرمان گره می خورند. صحنه هایی از گذشته به سرعت از جلوی چشمانم می گذرد.
تمام زجه زدن هایم، صورت خونی شیوا که در آغوشم جان داد و آن موتر سواری که نارنجکش تن ظریف
شیوایم را نشانه گرفت. نفسم را با کلافگی بیرون ...
زهراسلام رمان بسیار قشنگی هستش جلد دوم این رمان ومیخواستم...
زهراسلام رمان بسیار قشنگی هستش جلد دوم این رمان ومیخواستم...
علی غلامیسلام به شمارم پیامک بدین لینکو بفرستم 09024084858...
علی غلامیسلام به شمارم پیامک بدین لینکو بفرستم 09024084858...
اعتبار سنجی سایت
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.