داستان کوتاه یلدای من در مورد شب یلدا به قلم زیبای م.طالع(سرنوشت)
به نام یگانه خالق اعجاز عشق.
دوباره توی اتاق کوچک و تاریکم نشستهام و قاب عکس یگانه معشوقم زینت بخش دستان پیر و ناتوانم شده است.
به چشمان آبی دریاییاش از پشت این قاب شیشهای خیره میشوم و باران چشمانم روی گونههایم میبارند.
عشق من امشب بیستمین سالی شد که هنوز هم چشم به در هستم و خبری از تو نیست. امشب بیستمین سالی هست که چشمهای دریاییات برای همیشه دل از ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.