داستانک ردپا به قلم فائزه تاجیکیدر پرتو مهر یزدانرد پارد پاهایی که سنگینی آنها را روی قلبت حس می کنی!رد پاهایی که انگار سالیان سال استروی دلت سنگینی می کند. رد لبخند هایی که روی لب های محزونت سایه انداخته است.آه کشان دست دراز می کنم و تاب آشنا را هل می دهم؛ بغض هم دوان دوان سمت گلویمهجوم می آورد! در همین لحظه، فرشته ی مهربانم از سرسره دل می کند و جای تو را رویتاب کناریم می گیرد. ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.