دکلمه صوتی تو فرشته داریصداش هنوز تو گوشم پخش میشه.تو تاکسی دیدمش. پنج ، شش سالش بود. یه عروسک گرفته بود تو بغلش و داشت واسش لالایی می خوند. مادرش داشت با تلفن حرف میزد و منم سرم تو گوشی بود. انقدر با عشق برای عروسکش لالایی می خوند که همه ی حواسم پرتش شد.بهش گفتم اسم عروسکت چیه؟ گفت عروسک نیست. اسمش فرشته ست.با هم دوستیم. عروسک هم زیاد دارم تو خونه مون... ولی از بازی کردن باهاشون زود ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان و کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.