دکلمه صوتی فصل زرد با صدای سمانه کولابادی و به قلم نداسلیمی
☘️قانون پاییز۲☘️
تو آغوش پاییز بودم
قلبم از سرماش منجمد شده بود
اما محکم بغلم کرده بود
می گفت:
-تو دختر خزانی
می گفتم:
-من می لرزم
می گفت:
لباس نارنجی بپوش
می گفتم:
-بهارو می خوام
می گفت:
مگه اختیاریه!
می گفتم:
یلدارو می خوام
می گفت:
اصلا اومدنش دست خودش نیست.
آه بلندی کشیدم وگفتم:
همه با من بیگانه اند.
می گفت:
فقط من با تو غریبه نیستم
گفتم:
چرا؟
می گفت:
چون تمام وجودت را بوسیدم واین جور شکست خوردی.
گفتم:
کی بغلم کردی
گفت:
همون موقع که تنهات گذاشت
گفتم :
مگه یادته.
گفت:
قسم خورده بود یه ...
داستان کوتاه سین مثل نرگس به قلم ساجده دال
درست یادم نیست اما به گمانم اوایل سال ۸۰ بود که غوغایی در وجودم جان گرفت .
یزد هنوز هم خانه های قدیمی زیاد داشت انگار خانه های این دیار جزئی از وجودشان
است مثلا بخواهی خانه ای را بکوبی یعنی قصد جان آن خانواده را کردی. کوچه تنگی
داشتیم که در انتهایش دو حیاط چسبیده بود کنار هم اما خانه هایش درست روبه روی
هم بودند. خانه ی ما همانجا بود همیشه بعد ازظهرها به ...
دانلود رمان زمهریر سکوت به قلم ساناز زینعلی
سالار بعد از مرگ همسرش تصمیم می گیرد ازدواج کند اما رها خواهر همسرش که این قضیه را
می فهمد تصمیم می گیرد سپهر تنها یادگار خواهرش را از سالار پس بگیرد غافل از این که با نزدیک شدن
به سالار و دخالت در زندگی او، مهر خودش را به دل سالار می اندازد و ...
قسمتی از این رمان :
کلید را در قفل چرخاندم. وارد خانهای شدم که سرمای روابط افراد آن، زمستان سرد این ...
رمان عاشقانه و جدید عکاس شاهدخت به قلم زیبای فاطمه رسولی
گاهی وقتا زندگی وادارت میکنه تا اتفاقات غیرممکنی رو تجربه کنی همه چیز خوب بود شایدم اینطور به نظر می رسید
یا نه بزار اینطوری بگم همه چیز از اون نامه شروع شد هرچی بیشتر به حقایق نزدیک میشدم بیشتر وارد منطقه ممنوعه میشدم
هرچقدرم برام دردناک بود اما من سعی کردم با نبودش کنار بیام مجبور بودم کنار بیام...ولی با انتقام نگرفتن اصلا...
قسمتی از رمان :
کلافه از هیاهو و شلوغی مهمونی ...
داستان کوتاه کشف آمریکا به قلم علی پاینده
می گویند که انسان ها توسط زئوس آفریده شدند. زئوس علاقه ی خاصی به این آفریدگان خود داشت.
اما همه ی خدایان مثل او نبودند. مثلاً برادر زئوس پوزئیدون که خدای دریاها بود از این آفریدگان برادر
متنفر بود. همیشه ناراحت بود که چرا انسان ها که روز اول قرار بوده ساکن خشکی باشند مرتب سوار
به وسیله های ساخت خود مثل قایق و کشتی می شوند و به قلمرو حکومت او تجاوز می کنند. همیشه
از ...
دانلود رمان نبض تند عشق به قلم یگانه ظهوری راد
دختری ک به خاطر رویاهاش تصمیم میگیره از کشورش خارج بشه وقتی
به امریکا مهاجرت میکنه اونجا با پسری اشنا میشه و با اون تجارتی به راه
میندازه .ک تو این راه جون خیلی هارو میگیره اما دست تقدیر چیز دیگه ای برای دختر داستنمون رقم زده
قسمتی از رمان :
اوف خسته شدم از نوشتن نگاهی به ساعت میندازم ساعت ۱۰ شد اینقدر غرق تو گذشته شدم متوجه گذر زمان نشدم اخرین خط رو
هم ...
دانلود رمان آرزویم کن به قلم ا اصغر زاده
بسماللهالرحمنالرحیم
رمانِ آرزویم کن
اثری دیگر از آسـمان
خالق اثرهایِ:
"دلمن_تمنا_عشقتبراےمن_خواستنیازجنسگناه_آواےپشیمانے_پناهمباش_آرامشےازجنسِبغض_بوسهیتیغ"
حالا با رمانے سراسر عاشقانه همراهتونم.
آیسو یک اسمِ ترکی هست که معنیش به فارسی میشه(ماه و آب)
"آیسو دختری مغرور که در اروپا به دنیل آمده و بعد از سالها به همراهِ
پدرومادرش به ایران برمیگرده و تویِ باغِ بابابزرگش با دوستِ عمویش آشنا میشه که همین آشنایی باعثِ تغیرِ زندگیاش میشه و...
عشق!عشقی آغشته به غرور!
دختری ۱۸ساله و پسری ۳۰ ساله،حکمِ اصلیه داستانِ ماست...آیا این عشق به سرانجام ...
دانلود رمان شکاف به قلم رقیه محمدی
دختری به اسم آشوب
با زندگی که به اسمش میاد
توی یه روستای کوچیک با کلی مشکل رو به راه میشه
قدم اول مشکلاتش بارداریشه
اونم توی روستای کوچیک که یه رسوایی بزرگ به بار میاره
مخصوصا که آشوب نمیدونه پدر دختری که تو رحمشه کیه
عماد نوه ی خان که آشوب رو پیش خودش میاره زن میگیره و در مراسم آشنایی آشوب با
عباس برخورد میکنه عباسی که خودش رو جای پدر دخترش جا میزنه و مجبورش میکنه باهاش ازدواج ...
دکلمه صوتی دیوانه ی بی خانمان با صدای و قلم ندا سلیمی
قلم با واژه بشکستم
دل از اسم تو برداشتم
تب شعرم گرفت اما...
به اغمای توبرگشتم.
قلم بادرد انداختم
که کاغذسینه اش بشکافت
تورا صدواژه هم کردم
دل ازاشعار برداشتم.
قلم با گریه می خواند
مراهم درد آشناییست
به غیراز اوکسی هم هست؟
که غم ازپرده بردارد.
تورا اجبار به خواندن نیست
مرااجبار به شعرهم نیست
اگردل با توهم باشد
مراشعرگفتنت کافیست....
نوشته ی نداسلیمی
رمان ماه رخ به قلم ندا سلیمی
داستان کوتاه راز مترسک به قلم ندا سلیمی
[disk_player id="18037"]
دکلمه صوتی عجب پاییزی با صدای راضیه محمدی و به قلم زینب بحرانی پور
عجب پاییزی، عجب عشقی، عجب دردی!
رسم عجیبی ست؛ برگ ها دارند سقوط می کنند و قلب من نفوذ.
آری، بار هم این تنهایی مرا تا پای جان خواهد رساند، تا پای جان نه؛
تا پای مرگ.
کاش وقتی امتحانم در این دنیا تمام شد تو در کنارم باشی و من با عشق تو لبیک بگویم.
کاش در هنگام مرگ دستان در دستانم باشد و با حکم تو تکبیر بگویم
چه آروزهای محالی ...
دکلمه صوتی قاتل احساسم با صدای سحرسهرابی به قلم سارا زمانی فر
قاتل احساسم:
احساسی که اثری از آن نمانده،
احساسی که پایمال شد،
احساسی که نادیده گرفته شد،
احساسی که بارها و بارها بی حس شد،
احساسی که بارها بغضی برای شکستن داشت،
احساسی که...
و حالا این احساس:
سرد شده،
در تمنای ریختن اشک است،
در تمنای عاشق شدن است،
در تمنای مهربانی یست،
در تمنای توبه است،
اما…
دیگه توبه ها ازبین رفته چون اعتماد آدما به خدا ازبین رفته،
چون دلها همه خسته است چون ریاکاران زیاد شده اند،
چون بال فروتنان شکسته ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.