دیالوگ های ماندگار رمان های اختصاصی انجمن رمان های عاشقانه
مجموعه ای از قطعه های برگزیده ی رمان های اختصاصی انجمن رمان های عاشقانه به قلم نویسندگان اختصاصی این انجمن در برترین سایت رمان ایران سایت رمانکده.
قطعه های ماندگار رمان هاتون رو برای ما ارسال کنید تا ما در سایت به اشتراک بذاریم
دیالوگ ماندگار حوالی آن ساعت که اگر من و تو گربه میشدیم٬ نه جانم را با تو میگذراندم... اگر سگ میشدیم٬ هفت جانم را و اگر پروانه میشدیم... میگویند بعضی از پروانه ها فقط یک روز عمر...
دیالوگ ماندگار خاکستری می تونم اون اسناد جعلی رو از دست امینی بیرون بکشم اما به دست آوردن یه چیزی خیلی سخته... به دست آوردن قلب کسی که دوستش دارم خیلی سخته. #خاکستری
دیالوگ ماندگار لطفا... برایم جالب است، چرا آدم فریب خورد؟ چرا حوا ؟ چه می شد اگر سیب یا گندم نمی خورد؟ از گرسنگی تلف می شد؟ چرا جلوی شکمش را نگرفت؟ شاید هم هر کدام از ما از یک...
دیالوگ ماندگار من و ما بعدها سر کلاس، آزمایشگاه فیزیک۱، درحالیکه یکی از دانشجویان، ماشین حساب مهندسی در دستش بود گفت:«ببخشید استاد، می شه «g» رو ده بگیریم بجای «نه ممیز هشت، تا رُند بشه» او آه سردی کشید و...
دیالوگ ماندگار و باز هم تنهایی گلی دستش را روی قلبش گذاشت و به آرامی نهیب زد، چرا بی تابی می کنی ؟ آن بیرون نه عشقی است نه تنفری ونه هیچ احساس دیگری ،همه چیز را باران تند لاهیجان...
دیالوگ ماندگار آهنگ عشق زندگی در تمام لحظات جاری و پیوسته است و تو تمام لحظات را قربانی یافتن زندگی می کنی! بی آن که بدانی زندگی در گرو لحظات ،لحظات در گرو تو، وتو در گرو یافتن خود
دیالوگ ماندگار عصر که می شد، باز دستی به سر و صورت خودش می کشید و برای حمید خودش را آماده تر می کرد، البته اگر درد امانش را نمی برید. با وجود این درد همیشه لبش خندان و دلش...
دیالوگ ماندگار صدای سکوتم را بشنو _ راضی باشید به رضای خدا هر جور مقدر کرده باشه، همون میشه. _ نگران این هستم، من رو مقصر بدونن و رفتارشون باهام تغییر کنه. _ بِدون اذن خدا برگی از درختی نمیاُفته....
دیالوگ ماندگار صدای سکوتم را بشنو دوست داشتم، دستش را گرفته و از آن جمعیت مردهپرست دورش میکردم. میبردمش بالای تپهای خلوت و میگفتم: فریاد بزن! داد بزن و تمام عقدههایت را خالی کن! آنها را درون قلب کوچکت انبار...
دیالوگ ماندگار رمان تاوان دخترانگی هایم - نگفتی؛ چرا حالت خوب نیست؟ دستی به موهام کشیدم و گفتم: گیر دادی ها آرشا. لبخندی زد و سکوت کرد که باعث شد کمی دست دست کنم و با دو دلی بگم: -...
دیالوگ ماندگار رمان فراموش نشدنی سامان: ببین من دوباره برگشتم. مروارید: دیره خیلی دیره واسه برگشتن. سامان: مهم اینه که اومدم. مروارید: اومدن تو دقیقا مثل چای سرد شده است، دیگه به درد نمیخوره... #فراموش_نشدنی #دلارام
دیالوگ ماندگار دیوانه تر از مجنون دلم بد جوری بی قرار می کند چرا نمی توانم در دنیای بی قید و بند امروزی ها من هم خودم را به نفهمیدن بزنم دل بستن و دوست داشتنش را فراموش کنم راست...
دیالوگ ماندگار یکی بود یکی نبود. -چرا نفست توی تاریکی می گیره؟ نفس عمیقی کشیدم و گفتم: -اول راهنمایی که بودم چند تا از بچه های مدرسه گفتن مامانم اومده دنبالم و توی انباری منتظرمه!این قدر از دیدن مامانم خوش...
دیالوگ ماندگار دست نوشتهء تقدیر _ عشق یعنی چی ؟! ارسلان لبخندی زد که حسش را مشخص نمی کرد : رفتن و سخت می کنی . _ همچین قصدی ندارم ، فقط کنجکاویه ! ارسلان با دقت روی صورت رها زوم...
دیالوگ های ماندگار رمان دست_نوشتهء_تقدیر _ میخوای فالت بگیرم ؟ _ اعتقاد ندارم . فالگیر پوزخندی زد و گفت : پس از اون قشر آدم هایی هستی که هرچی بخوای هست و نیاز نمی بینی با فال به چیزای خوب...
دیالوگ های ماندگار رمان تهی قلب هنوز آرزوی ام کامل نشده بوده که برق اتاق روشن شد و من به اجبار چشم بستم. - چرا بیدار شدی؟ کم کم لای پلک هایم را باز کردم و نخواستم که بگویم:«خبر نداری...
دیالوگ های ماندگار احساس تنهایی - تا حالا شده بین چندتا آدم نشسته باشی یهو احساس تنهایی کنی؟ جوابی نداد شاید چون فهمید منتظر جوابش نیستم. من فقط دو تا گوش برای شنیدن میخواستم: - به آدمهای اطرافت نگاه...
دیالوگ های ماندگار رمان آدم ها می خندد؛ به ظاهر خوش نشان می دهد، درست از آن دسته آدم هایست که وقتی حال دلش خوش نیست به رو نمی آورد. آشفته شود، بشکند، برنجد پای کسِ دیگری را به خلوتش...
تمامی حقوق مطالب وب سایت رمانکده محفوظ و هر گونه استفاده از کتابهای قرار داده شده بر روی سایت رمانکده به هر نحوی (انتشار از طریق اپلیکیشن های موبایل، کپی بر روی سایت و وبلاگ ها حتی با ذکر منبع و...) ممنوع می باشد و با متخلفین طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای برخورد می شود. و تیم رمانکده هیچ گونه رضایتی از قرار دادن فایل رمان ها در تلگرام و .... ندارد و از نظر اخلاقی کار صحیحی نیست.©