رهام پسر جذاب و مغروری که صاحب یه گالری طراحی طلا و جواهراته، با اومدن یه طراح جدید که یه دختر شاد و شیطون اما مرموزه، میفهمه اون دختر با هدف باخبر کردن رهام از رازهای گذشتهش اومده و…
هرگونه استفاده از جلد و متن کتاب به صورت زیراکس، بازنویسی، ضبط کامپیوتری، تهیه CD، نمایشنامه، فیلم¬نامه و استفاده
در سایت¬های مختلف بدون اجازه کتبی ناشر و مؤلف ممنوع است و در صورت مشاهده از متخلفان به
موجب بند۵ از ماده ۲ قانون حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان تحت پیگرد قانونی قرار می¬گیرند.
سر خیابان ایستاده بود و مضطرب این پا و آن پا میکرد و هنوز هم دو دل بود و با خودش کنار نیامده بود.
نگاهی به ساعت روی مچش انداخت و نگاهی هم به در گالری. طبق برنامه باید تا چند دقیقهی دیگر میرسید و او از استرس قلبش تندتند میکوبید.
کلاسورش را در دستش جا به جا کرد و راهش را سمت گالری برداشت. قدم هایش آرام بود و مردد اما راهی بود که شروعش کرده و باید تا تهش میرفت.
جلوی در که رسید، در برایش باز شد. نفسی گرفت تا کمی آرام بگیرد و وارد شد.
همان طور که حدسش را زده و در این چند روز اینجا را پاییده بود، فضای گالری شیک بود و با دکوراسیون مدرن. از در و دیوار و میز و صندلی و همه چیز شیک و چشم نواز بود.
چند زن و مرد جوان هم مشغول انجام کارهایشان بودند و چند اتاق هم به چشمش خورد که همگی شیشهای و لوکس بودند.
فضای داخل خنک و مطبوع بود اما او عرق کرده بود.
“روش اول خریداز طریق زرین پال”
روش دوم خرید از طریق کارت به کارت هزینه
اگه به هر دلیلی با خرید از طریق اینترنت با دو روش بالا مشکل دارید میتوانید مبلغ 35 هزار تومن به شماره کارت زیر کارت به کارت کنید و بعد به شماره تلفن (۰۹۰۲۴۰۸۴۸۵۸) نام رمان رو واتس اپ یا ایتا بفرستین و لینک رمان رو دریافت کنید