باز هم یک بازی جدید
باز هم ادم های عجیب
که هرکدام فقط و فقط یک هدف دارن
آن هم پیروزیس
اما در این بازی نفرت در جریان است
اگر من با غرور به عشق باختم
تو با عشق به غرور میبازی
اما مهم این است که ما هردو میبازیم
(این قصه با خون تمام میشود)
تو آینه نگاه کردم
به دختر رو به رویم
این دختر منم
پوزخندی کنار لبم جا گرفت
همون دختری که از خودم ساختم
مداد چشممو برداشتم و رو پلک هایم کشیدم
به چشمای سبز یخ زده ام نگاه کردم
این چشم ها مدت هاس که رنگ گرمی رو به خود ندیده
موهایه گندمیمو محکم بالای سرم بستم
همچی کامل بود به جز رنگ لبام
رژ مشکی ام را برداشتم و روی لب هایم کشیدم
همچی کامل شد
الان شدام همونی که میخواستم باشم
آره درسته