داشتم با خودم تکرار میکردم: استاد باقری ، استاد باقری.
همه تو حیاط از سخت گیری و بی رحمیش حرف میزدن.
ترس از سختگیری های استاد تو دلم بساط پهن کرده بود و هرکاری میکردم نمیتونستم دلِ آشوبم رو آروم کنم.
بلاخره وارد کلاس شدم و نشستم. یه دختر چادریِ قدبلند کنار من نشست و لبخند زد اما من با بی اعتنایی کامل سرم رو برگردوندم. استاد باقری وارد شد. مردی با قد متوسط و کمی چاق و البته با اخم های گره خورده . با اخم کل کلاس رو از نظر گذروند.
هرگونه استفاده از جلد و متن کتاب به صورت زیراکس، بازنویسی، ضبط کامپیوتری، تهیه CD، نمایشنامه، فیلم¬نامه و استفاده
در سایت¬های مختلف بدون اجازه کتبی ناشر و مؤلف ممنوع است و در صورت مشاهده از متخلفان به
موجب بند۵ از ماده ۲ قانون حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان تحت پیگرد قانونی قرار می¬گیرند.
.
نگاهش رو که برداشت نفس راحتی کشیدم و استاد شروع کرد به ادامه توضیح دادن.
هرجوری بود کلاس امروز رو گذروندم. وفتی از در دانشگاه بیرون اومدم همون دختری که کنار من نشسته بود صدام کرد:
گلشید، گلشید، از نفس افتادم . وایسا
ایستادم و نگاهش کردم. با همون لبخند کنارم ایستاد. با تعجب گفتم:
چطوری اسم من رو یادته؟
خندید و گفت:
چون اسمت خیلی قشنگه، یادم موند.
پس یعنی اسم من رو یادت نیست. اسم من زینبه، زینب مرادی.
با تکان دادن سر تایید کردم.
زینب ادامه داد:
همیشه انقدر تو خودتی و ناراحتی؟ البته ببخشید میپرسم
گفتم:
من ناراحتم؟
زینب ادامه داد:
آره، چون از اول کلاس هیچ حرفی نزدی و ناراحت به نظر میرسی.
متفکر گفتم:.
نمیدونم، شاید چون دلیلی برای حرف زدن و لبخند زدن مثل تو ندارم، ولی تو خیلی خوش رویی.
فکر کرد و گفت:
خونه تون کجاست؟ اگه هم مسیر باشیم با هم بریم تا باهم حرف بزنیم و بیشتر آشنا بشیم
گفتم:
خونه مون دو تا چهارراه پایین تره.
لبخندش بیشتر شد و گفت:
عالیه، پس هم مسیریم.
“روش اول خریداز طریق زرین پال”
روش دوم خرید از طریق کارت به کارت هزینه
اگه به هر دلیلی با خرید از طریق اینترنت با دو روش بالا مشکل دارید میتوانید مبلغ 30 هزار تومن به شماره کارت زیر کارت به کارت کنید و بعد به شماره تلفن (۰۹۰۲۴۰۸۴۸۵۸) نام رمان رو واتس اپ یا ایتا بفرستین و لینک رمان رو دریافت کنید