دلنوشته فرزندم

دلنوشته فرزندم

من بهشت را با تو حس کرده ام
نه در زیر پاهایم
نه
من بهشت را با تمام وسعتش به آغوش کشیده و فشرده و بوییده ام
و لذتش سرخ شد و در رگ های خشکیده ام جاری گشت و پاهای بی جانم را برای لالایی دادن جان بخشید.
فرزندم!
بهشت تویی و دست کوچکت که به دور انگشتم حلقه می شود و من را با شراب خنده های کودکانه ات مست می کند
و چه قدر از تو برای عشق بی منطق مادرانه ای که به من بخشیده ای ممنونم!
نوشته و طرح: #آیه‌اسماعیلی

مطالب پیشنهادی ما:

دلنوشته باز خورشید رسید دلنوشته دلتنگی دلنوشته زخم کهنه